بررسی گوشی +Galaxy S8 سامسونگ

 مقدمه چیزی که زمانی که یک فانتزی غیر ممکن، طرحی در کتاب یک فرد، رندری با مفهوم بلندپروازانه بود، حال به واقعیت پیوسته است. به دنبال در دست گرفتن گوشی +Galaxy S8 سامسونگ نظرات مختلفی به ذهن می‎آید از جمله گام دلیرانه و بزرگی که سامسونگ برداشته است. و با این‎حال، این گام پیشرفتی در […]

 مقدمه

چیزی که زمانی که یک فانتزی غیر ممکن، طرحی در کتاب یک فرد، رندری با مفهوم بلندپروازانه بود، حال به واقعیت پیوسته است. به دنبال در دست گرفتن گوشی +Galaxy S8 سامسونگ نظرات مختلفی به ذهن می‎آید از جمله گام دلیرانه و بزرگی که سامسونگ برداشته است.

و با این‎حال، این گام پیشرفتی در صنعت گوشی‎هوشمند با ساخت گوشی گلکسی +S8 به شمار می‎رود، دستگاهی که نمایشگری شیک، کشیده و بدون حاشیه دارد تا این‎که راهی منطقی به جلو به شمار رود تا نتیجه‎ی یک آزمایش بیهوده.

ضرب‎المثل همیشگی این‎جا نیز دیده می‎شود هرچه بزرگتر، بهتر اما واقعا این گفته به همین سادگی است؟ چطور این گوشی در جیب‎های متوسط جا می‎گیرد و افراد با انگشتانی متوسط قادر به استفاده از کلیت فضای نمایشگر خواهند بود؟ و مهم‎تر از همه، بزرگ بودن نمایشگر تا چه حد کافی است؟ سامسونگ به دنبال کسب نسبت بیشتر نمایشگر به بدنه‎ی کمتر بوده و به دنبال آن نسبت تصویر را 18.5:9 انتخاب کرده است و البته در این ماجراجویی آن‎ها تنها نیستند.

گوشی LG G6 قبل از رقیب خود به این رویا جامعه‎ی حقیقت پوشانده و گوشی خود را مجهز به نمایشگری با نسبت تصویر 18:9 کرده است و خود گوگل نیز به این طیف قصد دارد بپیوندد. اما اگر تجربه‎ی استفاده از دستگاه‎های موبایل با نمایشگرهای عریض تنها راه به سمت آینده است، هیچ راهی بهتر از آغاز این سفر با گوشی 6.2 اینچی گلکسی +S8 وجود ندارد.

ویژگی‎های اصلی گوشی +Galaxy S8 سامسونگ:

  • بدنه: بدنه‎ی آلومینیومی صیقل یافته، محافظ نمایشگر گوریلا گلس 5 در جلو و عقب، گواهینامه‎ی IP68 برای مقاومت نسبت به آب و گرد و غبار، ارائه شده در رنگ‎های نقره‎ای، خاکستری، آبی، طلایی و آبی مرجانی.
  • نمایشگر: سوپر آمولد 6.2 اینچی، رزولوشن 2960 در 1440 پیکسل، نسبت تصویر 18.5:9 (2.06:1)، تراکم پیکسلی 529ppi، فناوری HDR 10 (بدون فناوری Dolby Vision)
  • دوربین پشتی: 12 مگاپیکسلی، نسبت کانونی f/1.7، فوکوس خودکار تشخیص فازی پیکسل دوتایی، رفع لرزش اپتیکال تصویر، شناسایی خنده/ چهره، پردازش چند فریمی تصویر، قابلیت ضبط ویدئوهای 2160p با نرخ 30 فریم بر ثانیه
  • دوربین جلوی 8 مگاپیکسلی، نسبت کانونی f/1.7، قابلیت ضبط ویدئو با کیفیت 1440p و نرخ 30 فریم بر ثانیه
  • سیستم‎عامل: اندروید نوقا 7.0، لانچر Grace UX سامسونگ، دستیار مجازی بیکسبی، Smart Connect, Smart Connect Home
  • چیپست‎ها: اسنپ‎دراگون 835 کوالکام: پردازنده‎ی هشت هسته‎ای (4 هسته‎ی کریو 280 با فرکانس 2.35 گیگاهرتز و 4 هسته‎ای کریو 280 با فرکانس 1.9 گیگاهرتز)، پردازنده‎ی گرافیکی آدرنو 540. اگزینوس 8895: پردازنده‎ی هشت هسته‎ای (4 هسته‎ی نسل دوم Mongoose با سرعت کلاک 2.3 گیگاهرتز + 4 هسته‎ی Cortex-A53 با سرعت کلاک 1.7 گیگاهرتز)، پردازنده‎ی گرافیکی Mali-G71.
  • مموری: 4 گیگابایت رم (مدل دارای 6 گیگابایت رم برای برخی از بازارها)، حافظه‎داخلی 64 گیگابایت (مدل دارای 128 گیگابایت حافظه‎داخلی در بازارهای منتخب)، پشتیبانی از درگاه میکرو اس‎دی تا 256 گیگابایت، پشتیبانی از کارت‎های UFS.
  • باتری: لیتیوم پتاسیومی (غیرقابل تعویض) با گنجایش 3500 میلی‎آمپرساعت، فناوری شارژ سریع سازشی (مشابه با گوشی S7)، پشتیبانی از فناوری شارژ سریع QuickCharge 2.0، استانداردهای شارژ بی‎سیم (WPC (Qi و PMA
  • قابلیت‎های ارتباطی و پشتیبانی از شبکه‎ها: تک‎سیم، مدل دوسیم در بعضی از بازارها، LTE-A، 16/13 (سرعت دانلود 1 گیگابیت در ثانیه/ آپلود 150 مگابیت در ثانیه)، پورت یو‎اس‎بی Type-C (نسخه‎ی 3.1)، پشتیبانی از استاندارد a/b/g/n/ac MU-MIMO وای‎فای، سرویس‎های مسیریابی جی‎پی‎اس، Beidou, Galileo، پشتیبانی از NFC، بلوتوث 5.0
  • حسگر اثرانگشت، اسکنر عنبیه چشم، شناخت چهره، تک اسپیکر در انتها، درگاه 3.5 میلی‎متری هدفون، هدفون‎های شرکت AKG

معایب اصلی گوشی +Galaxy S8 سامسونگ:

  • عدم استفاده از اسپیکرهای استریو
  • محل نامناسب قرارگیری حسگر اثرانگشت
  • حجم زیادی از محتوای ویدئویی و تصویری موجود از اکثر فضای نمایشگر به علت نسبت تصویر غیرمعمول استفاده نمی‎کنند

جنبه‎ی خوب ماجرا این است که این نمایشگر بی‎نظیر تنها یک قطعه از یک بسته‎ی کامل در گوشی +Galaxy S8 است و این دستگاه به همراه آن قابلیت‎های بی‎مانند دیگری نیز دارد. با توجه به این‎که این گوشی یک پرچم‎دار است هیچ چیزی کم ندارد و به دنبال فوت نوت 7 سامسونگ تمام تلاش خود را در ساخت آن گذاشته است. سامسونگ از سال 2011 یک سال کامل را بدون ارائه‎ی یک پرچم‎دار سپری نکرده بود و با توجه به رشدی که این شرکت داشته با مهم‎ترین محصول ارائه شده‎ی این شرکت روبرو هستیم.

با توجه به بازخوردهای اولیه بایستی گفت چراغ سبز به این شرکت داشته است ولی S8 واقعا آن‎قدر باید توان داشته باشد که فراتر از این‎ همه هیاهوی شکل گرفته عمل کند و پتانسیل واقعی خود را نشان دهد. این گوشی بایستی عملکردی را ارائه دهد که باعث شگفتی محض شود و تجربه‎ی کاربری را فراهم کند که مکمل طراحی این دستگاه شود.

در صفحات آتی با نقد این گوشی در تک‎نیوز همراه باشید تا هیولای جدید سامسونگ را در بازار گوشی‎های پرچم‎دار را بشناسیم.

جعبه فروش

گوشی گلکسی +S8 در جعبه‎ی مشکی رنگ نسبتا استانداردی که نام گوشی روی آن حک شده به بازار آمده است. خبری از شیوه‎ی باز کردن این جعبه به صورت جالب و یا تزئینات خاصی به دنبال نگاه به آن نیست و اگر بخواهیم صادق باشیم، محتویات هیجان‎انگیز برای ما به نسبت ظاهر پر زرق و برق ارجحیت دارد. علاوه بر این، شما واقعا نمی‎خواهید، یا نیازی نیست که به محض باز کردن جعبه‎ی فروش و آشنایی با +S8 توجه خود را جلب چیز دیگری کنید! حتی با وجود برچسبی در بالای این گوشی به منظور محافظت، خمیدگی‎های بی‎نظیر و نسبت نمایشگر فورا در چشم کاربر خودنمایی می‎کند.

+S8 دارای یک کابل تبدیل یو‎اس‎بی 3.1 نوع C به A برای انتقال داده‎ها و شارژ است. پورت Type-C در نهایت به طیف ویژگی‎های دستگاه سامسونگ اضافه شده ولی سامسونگ با قراردادن یک جفت رابط ترجیحا عجیب در جعبه کار کاربران را ساده‎تر کرده است.

شارژر داخل این جعبه بسیار آشنا است. یکی از شارژرهای شارژ سریع سازشی سامسونگ با خروجی توان 5 ولت در 2 آمپر یا 9 ولت در 1.67 آمپر است. جالب است بدانید، همین شارژر می‎تواند داک DeX سامسونگ را شارژ کند. گرچه خروجی توان آن گجت 12 ولت است و امکان استفاده از آن با شارژر معمولی 5 ولتی / 2 آمپری وجود ندارد. به همراه این مجموعه ابزار خارج کردن سیم‎کارت نیز به چشم می‎خورد.

سامسونگ با قراردادن یک جفت هدفون سیمی داخل جعبه به شیرینی این معامله اضافه کرده است. این هدفون‎ها محصول شرکت AKG بوده و به صورت مجزا به قیمت 99 دلار فروخته می‎شوند. ولی قیمت تنها شاخص کیفیت نیست و ما خوشحال هستیم کیفیت بسیار خوب آن‎ها را گزارش دهیم.

برای هر هدفون در واقع دو درایو دیده می‎شود یک درایو 8 میلی‎متری و دیگری 11 میلی‎متری. هم‎چنین یک میکروفون نیز برای ارسال و برقراری تماس‎ها دیده می‎شود.

نمایی 360 درجه از گوشی ­ +Samsung Galaxy S8

زمانی که بتوانید دل از مشاهده‎ی نمایشگر بی‎پایان 6.2 اینچی جدا کنید و به اطراف +S8 نگاهی داشته باشید، مشخص می‎شود که طراحی آن ویژگی‎های دیگری نیز دارد. تقارن تقریبا در تمامی جهات کامل است. خمیدگی‎های پشت آینه‎ای برای نمای جلوی این گوشی به شمار می‎رود که باعث افزایش کیفیت ظاهر و در دست گرفتن این گوشی می‎شود.

دوربین نیز تقریبا به شکل تخت بر روی گوشی +S8 قرار گرفته است تا هرگونه برآمدگی بارز نیز به چشم نیاید. خمیدگی پنل پشتی باعث می‎شود این گوشی به شکل محکم و راحتی نیز در دست جا گیرد.

اندازه و نسبت‎ها یکی از موضوعات داغ مربوط به گوشی گلکسی اس 8 و به خصوص +S8 می‎شود. 6.2 اینچ واقعا زیاد به نظر می‎آید. این انتخاب کاملا قابل درک است، چون نمایشگرهای دارای نسبت تصویر 16:9 در طول چند سال گذشته تنها نمایشگرهای مورد استفاده‎ی ما بوده‎اند تا اغلب اوقات ما در نظر گرفتن تفاوت نسبت تصویر را فراموش کنیم. با این‎حال شیوه‎ی جدید استفاده از نمایشگرهای بزرگتر باعث می‎شود ارتفاع بیشتری داشته باشند، در مورد محصول سامسونگ با نسبت تصویر 18.5:9 روبرو هستیم. به دنبال آن با پس با فبلتی برخورد می‎کنیم که ابعاد کلی 159.5 در 73.4 در 8.1 میلی‎متر را دارد که بسیار از این نظر نزدیک به گوشی گلکسی اس 7 اج به ابعاد 150.9 در 72.6 در 7.7 میلی‎متر است. یقینا افزایش اندک در هم ضخامت و هم عرض دیده می‎شود ولی هیچ‎کدام مانعی برای در دست‎گرفتن راحت این گوشی محسوب نمی‎شوند.

بنابراین با توجه به تفاوت در نسبت‎ها، ابعاد در بین سری گوشی‎های S8 و S7 سامسونگ مستقیما قابل مقایسه نیست. بهتر است گوشی +Galaxy S8 را جانشین معنوی اس 7 اج در نظر بگیرید که بیشتر از این‎که گوشی به مراتب بزرگتر باشد، دستگاهی است که تنها در بالا و پایین دارای فضای بیشتری از نمایشگر است.

با این‎حال، تقریبا ارتفاع این گوشی یک سانتی‎متر افزایش یافته است که آن را با سطح لیز شیشه‎ای ترکیب کنید متوجه می‎شوید که در مواقع مختلف بایستی حواستان باشد این گوشی از دستتان نیافتد. این مقدار ارتفاع بیشتر به این معنی است که کاربر بایستی اگر می‎خواهد به دنبال گرفتن گوشی در یک دست در آن واحد بتواند انگشت خود را در امتداد صفحه در بالا و پایین حرکت دهد باید گوشی را شل‎تر در دست بگیرد.

به طراحی این گوشی برگردیم، کیفیت ساخت و تزئین سطحی آن از عالی بودن هیچی کم ندارد. شاهد یک بدنه‎ی آلومینیومی صیقل یافته در تمامی بخش‎ها هستیم که گوریلا گلس 5 به محافظت از پنل‎های پشتی و جلویی مشغول است. مجوز IP68 برای مقاومت نسبت به آب و غبار بدون این‎که از هر جنبه‎ی کیفیت ساخت و زیبایی این گوشی بکاهد، به دست آورده شده است.

در رابطه با تنوع رنگ باید گفت که کاربران این گوشی را می‎توانند در رنگ‎های نقره‎ای، خاکستری، مشکی، طلایی و آبی ارغوانی خریداری کنند که همگی جذاب هستند. با آن‎که چیز جدیدی نیست ولی به لطف سطح شیشه‎ای این گوشی شاهد یک افت ظریف درخشش نور هستیم. نمای جلویی +S8 تمام مشکی، بدون توجه به رنگی که انتخاب می‎کنید، است. از نظر سامسونگ تصمیم خوبی بوده است چون 6 بریدگی بارز برای سنسورها در حاشیه‎ی بالایی این دستگاه به چشم می‎خورد.

مرور اجمالی بر سخت‎افزار

صحبت از حاشیه‎ی بالایی این گوشی شد باید گفت این 6 منفذ (بدون احتساب بلندگوی مکالماتی) قابلیت‎های غیرقابل انکاری از آخرین دستاوردهای فناوری موبایل است. در منتهی علیه سمت چپ، یک ال‎ای‎دی وضعیت اختصاصی به رنگ‎های RGB قرار دارد تا حتی اگر قابلیت همیشه روشن بودن نمایشگر سامسونگ را دوست ندارید، باز هم در زمان مقتضی توجه‎ی شما به نوتیفیکیشن‎ها جلب شود. در کنار آن جایگاه ساطع‎کننده نور برای اسکنر عنبیه چشم قرار دارد. خود این اسکنر در منتهی علیه سمت راست است. این نوع سیستم دوگانه الزامی است، چون این حسگر بیومتریک با نور مادون قرمز کار می‎کند که برای چشم انسان نامرئی است اما برای ثبت الگوی عنبیه‎ی چشم ضروری است. گلکسی نوت 7 نیز همین ترتیب را در سنسورهای خود داشت.

در سمت چپ بلندگوی مکالماتی، سنسور همیشگی مجاورتی و یک سنسور نور محیطی قرار دارند. آخرین مورد دوربین سلفی است که سیستم جدید شناخت چهره به آن متکی است.

حاشیه‎ی پایینی کاملا خالی است. از نظر ما سامسونگ هم‎چنان نیاز به حفظ مقداری فضا در زیر برای بعضی از قطعات داشته است. علاوه بر این، دکمه‎ی هوم و کلیدهای ناوبری به اندازه‎ی کافی موقعیت فرو رفته‎ای دارند.

در نبود کلید فیزیکی همیشگی، سامسونگ کلیدهای کنترلی مسیریابی را بر روی نمایشگر در گوشی‎های S8 و  +S8 فعال کرده است. جنبه‎ی خوب این ماجرا این است که کاربر می‎تواند به شیوه‎ای که دوست دارد بر روی کلیدهای برگشت به عقب و منو سوایپ کند.

در رابطه با دکمه‎ی هوم بایستی گفت که یک وضعیت خاص دارد و در وسط موقعیت آن ثابت شده است. سامسونگ نمی‎خواسته است که به طور کامل بازخورد لمسی را حذف کند. زیر این دکمه تعدادی سنسور ویژه‎ی فشار قرار گرفته است تا بتواند حتی زمانی که نمایشگر خاموش است به عملکرد خود ادامه دهد دهد. علاوه بر این، یک موتور لمسی باعث می‎شود به دنبال هر فشار دادن آن یک نوع لرزش خاص حس شود.

تنها مشکلی که با تصمیم جدید سامسونگ داشتیم ترکیب طرح جدید مسیریابی و بدنه‎ی مرتفع +S8 بود که باعث می‎شود کلیدهای کنترلی اصلی موقعیت فرو رفته (پست) به نسبت کل دستگاه داشته باشند. به احتمال زیاد کاربر طبیعتا مجبور خواهد بود این گوشی را به بالاتر بگیرد تا از فضای عمودی اضافی صفحه استفاده کند. گرچه، معنای دیگر این گفته کش دادن انگشت شست به اندازه‎ی کافی است تا به سمت چپ بخش انتهایی یا گوشه‎های سمت راست صفحه برسد (بسته به دستی که گوشی را با آن می‎گیرید).

در جناحین این دستگاه چیزی که جای شگفتی داشته باشد مشاهده نمی‎شود. دکمه‎ی پاور به تنهایی در سمت راست بالانشینی می‎کند.

قسمت‎هایی بالای و پایینی بدنه‎ی +Galaxy S8 کاملا به نسبت طرفین آن پهن‎تر هستند. این تصمیم در طراحی به خوبی برای قرار دادن شیار سیم‎کارت و یک میکروفون ثانویه به منظور لغو صدا در بالا، جواب داده است. در پایین، یک پورت یو‎اس‎بی نوع C، پورت دوست‎داشتنی قدیمی 3.5 میلی‎متری هدفون و تک اسپیکر را مشاهده می‎کنیم.

عدم وجود اسپیکرهای استریو در پرچم‎دار سامسونگ جای تاسف دارد اما با توجه به محدودیت‎های اندازه قابل درک است، گرچه این شرکت کره‎ای همانند با هوآوی می‎توانست از بلندگوی مکالماتی به عنوان اسپیکر دوم استفاده کند.

در نهایت به سمت چپ این گوشی می‎رسیم که دکمه‎ی استاندارد تنظیم حجم صدا و دکمه‎ی تمام جدید بیکسبی را در خود جا داده است. بیکسبی دستیار مجازی سامسونگ را فعال می‎کند. داشتن یک دکمه‎ی اختصاصی کاملا قابل توجیه است، چون بیکسبی قرار است در تمامی بخش‎های مربوط به تجربه‎ی کاربری در +Galaxy S8 مفید واقع شود. هدف سامسونگ در واقع اعطای مسئولیت‎های زیاد به این دکمه است تا نقشی فعال در تعامل کاربر با گوشی ایفا کند. یقینا پروژه‎ای بلندپروازنه که ما در بخش نرم‎افزار به آن بیشتری رسیدگی می‎کنیم.

باید اشاره کنیم که جامعه‎ی موبایل برای این کلید سخت‎افزاری جدید برنامه‎‎هایی در نظر گرفته است. با آن‎که سامسونگ هرگونه تغییر شخصی این دکمه را ممانعت کرده اما اپلیکیشن‎های شخص ثالثی وجود دارند که آن را همانند با کلید گوشی‎های بلک‎بری به کلیدی که به طور کامل شخصی‎سازی می‎شود تبدیل می‎کنند.

البته شنیده می‎شود که سامسونگ در حال اجرای تدابیر بیشتر نرم‎افزاری است تا جلوی تداخل در عملکرد بیکسبی را بگیرد. بنابراین سخت می‎توان گفت در دراز مدت جنگ سامسونگ با طراحان اپلیکیشن‎ها به کجا خواهد کشید.

قبل از این‎که سفر خود را در نمای خارجی این گوشی به پایان برسانیم، بایستی دوباره به پنل پشتی این گوشی اشاره کنیم. ما در بالا به تنوع رنگ، خمیدگی زیبا و محافظ محکم گوریلا گلس 5 اشاره کردیم. دوربین 12 مگاپیکسلی پیکسل دوتایی چون همانند با گوشی S7 است صحبت زیادی را به خود اختصاص نمی‎دهد اما بایستی به موقعیت حسگر اثرانگشت اشاره کنیم که با ایده‎آل بودن فاصله دارد.

موقعیت این حسگر بسیار بالا، خارج از مرکز و در کنار لنزهای دوربین است. به نظر ما کاربر باید دائما در حین جستجو برای این سنسور به اشتباه جای دیگری را لمس کند. خود سامسونگ از این قضیه آگاه است و حتی یک نوتیفیکیشن در رابط‎کاربری اپلیکیشن دوربین قرار داده است که به کاربر یادآوری می‎کند بایستی لنزها تمیز و عاری از لک شوند.

با این‎حال، اگر از روش‎های بیومتریک برای از حالت قفل خارج کردن S8+ استفاده کنید، بایستی به دفعات با ناراحتی استفاده از این سنسور روبرو شوید. تغییر دیگری که بایستی اشاره کنیم این است که تک فلاش ال‎ای‎دی و حسگر ضربان قلب دیگر برش‎های مخصوص به خود را نداشته و مستقیما زیر سطح گوریلا گلس واقع شده‎اند. طراحی بسیار بی‎نظیری است!

نمایشگر

زمانی که موضوع فناوری آمولد پیش کشیده می‎شود، سامسونگ به خوبی چند سالی در این صنعت رهبری می‎کند. نمایشگرهای بی‎نظیری که چندین اصل در پرچم‎دارهای این شرکت پادشاهی و دو گوشی جدید Galaxy S8 نیز از شهرت آن‎ها بار دیگر دفاع می‎کنند.

این صنعت در حال تغییر استراتژی به سمت نمایشگرهای فوق‎العاده عریض جدید است اما این تحول به صورت اجتناب‎ناپذیری زمان می‎برد.

اپلیکیشن‎ها و بازی‎ها یک سمت ماجرا قرار دارند، اما سیستم عامل اندروید می‎تواند به خوبی آن‎ها را با محیط نمایشگر وفق دهد. در سمت دیگر ماجرا محتوا قرار می‎گیرد که یا چندین سال پذیرش فرمت جدید طول می‎کشد یا اصلا این قضیه رخ نخواهد داد. در هر صورت خود را آماده کنید خطوط مشکی زیبای اطراف ویدئوها یا تصاویر خود را تحمل کنید یا با کش دادن تصویر یا کراپ آن کنار آیید.

البته فرمت جدید نسبت تصویر چیز بدی نیز نبوده چون این فرمت برای تماشای فیلم‎ها و تریلر‎های آن‎ها حتی در نسبت‎های تصویر عریض‎تر 21:9 بهتر است. شبکه‎ی نتفلیکس نیز در حال حرکت به این سمت است. حتی مشاهده‎ی منابع قدیمی‎تر نیز آن‎قدر بد نیست چون در پایان به نسبت گلکسی اس 7 اج میزان فضای کاربردی بیشتری در اختیار کاربر قرار دارد. تنها تفاوت واقعی حواشی کنار نمایشگر است که به شکل معجزه‎آسایی به فضای نمایش بیشتر در زمان نیاز تبدیل نمی‎شود، با آن‎که S8 و +S8 به شکل موثری جایگزینی را با این توانایی ارائه می‎دهند.

صحبت از سرویس‎های استریم و استانداردهای جدید محتوا که شد بایستی بگوییم HDR سریعا فراگیر شده است. دلیل نیز تحویل عظیم نمایشگرها به دنبال استفاده از این نسبت تصویر عریض است تا به دنبال آن رنگ‎ها و کنتراست بیشتری در اختیار ما قرار گیرد. Galaxy S8 و +S8 از استاندارد HDR10 پشتیبانی می‎کنند ولی برخلاف LG G6 پشتیبانی از Dolby Vision دیده نمی‎شود.

گرچه وضعیت HDR در حال حاضر پیچیده‎تر از آن است. نمایشگر جدید سامسونگ به اسم Infinity Display دارای تاییدیه‎ی “Mobile HDR Premium” اتحادیه UHD است تا اولین نمایشگری در یک گوشی‎هوشمند به شمار رود که آن را به دست آورده است. این نمایشگر موفق به کسب این مجوز از طریق ترکیب 113 درصد پوشش DCI-P3 و 142 درصد فضاهای رنگی SRGB شده است تا میزان روشنایی صفحه نمایش و نسبت کنتراست بی‎نظیر باشد و اخیرا وب‎سایت DisplayMate به پنل نمایش S8 ساممسونگ بالاترین امتیاز یعنی “+A” را داده است، بنابراین بدون وجود حتی تاییدیه‎ی قبلی خود را به خوبی برای محتویات HDR آماده کنید.

در حال حاضر نتفلیکس ظاهرا بیشترین امید را به عنوان فراهم‎کننده‎ی نسل بعدی محتوا به سوی خود جلب کرده است. گرچه، نه گوشی +S8 سامسونگ و نه LG G6 در حال حاضر قادر به دریافت محتویات HDR از طریق این سرویس نیستند. به نظر ما این شبکه در حال حاضر HDR را تنها به عنوان قسمتی از بسته‎ی UHD خود ارائه می‎دهد که نیازمند دستگاهی با رزولوشن 4K یا UHD برای مشاهده‎ی آن است. از آن‎جایی‎که دو گلکسی جدید سامسونگ رزولوشن 2960 در 1440 یا +QHD+ دارند، تطابق با این شاخص را ندارند.

آمازون وعده داده است به زودی سیستم خود را به منظور لحاظ کردن دو گوشی Galaxy S8 تغییر خواهد داد تا آن‎ها نیز بتوانند از محتویات HDR با رزولوشن بالا بهره ببرند.

هر دو دستگاه رزولوشن مشابهی دارند و با توجه به تفاوت اندازه‎ی نمایشگرها طبیعی است که Galaxy S8+ 6.2 اینچی تراکم پیکسلی کمتر 529ppi را به نسبت تراکم پیکسلی 570ppi مدل معمولی S8 داشته باشد. هر دو اعداد به نسبت گوشی‎های S7 و S7 edge سال گذشته پایین‎تر هستند. گرچه، این اختلاف قابل چشم‎پوشی است و +S8 به اندازه‎ی کافی نمایشگر شارپی دارد. هم‎چنین بایستی اشاره کنیم که سامسونگ این نمایشگر را در حالت پیش‎فرض با رزولوشن 2220 در 1080 پیکسل همراه کرده است. این تصمیم در جهت بهبود عمر باتری در این دستگاه‎ها بوده است. البته، کاربر همیشه می‎تواند رزولوشن نمایشگر را به رزولوشن 2960 در 1440 ارتقاء یا آن را به 1480 در 720 کاهش دهد.

در سطح زیر پیکسلی، سامسونگ از سیستمی به اسم پیکسل‎های الماسی استفاده می‎کند. مشخصات این سیستم به صورت زیر است: ابتدا پیکسل‎های قرمز، سبز و آبی همگی اندازه‎هایی متفاوت دارند. آبی بزرگترین است چون پایین‎ترین ظرفیت تابش نور را دارد. سپس رنگ قرمز و بعد از آن سبز با اندازه‎ی به مراتب کوچکتر خود قرار می‎گیرد. شکل نیز متفاوت است. برای به حداکثر رساندن رندسازی زیر پیکسل‎ها، دو رنگ اول شکلی همانند با الماس‎ها دارند در حالی‎که رنگ سبز بیضوی و در بین آن‎ها فشرده شده است. تقارن 45 درجه این آرایش بایستی جلوی مصنوعات را در کشیدن خطوط مورب و مستقیم بر روی این نمایشگر بگیرد.

نمایشگرهای آمولد از نظر داشتن رنگ‎های اشباع شده شهرت دارند و دو گوشی جدید Galaxy S8 به این قضیه رنگ و بوی بیشتری می‎بخشند. جدا از پوشش رنگی بومی عریض که اشاره شد، این نمایشگر هم‎چنین میزان اشباع‎سازی رنگ به مراتب بیشتری دارد. سامسونگ از آن به عنوان یک نمایشگر اولد “قرمز عمیق” با سطح اشباع‎سازی بالا یاد می‎کند.

می‎بایست اشاره کنیم که تست‎های استاندارد رنگی ما دقت رنگی را به نسبت فضای رنگی sRGB اندازه می‎گیرند. براساس این استاندارد، در حالت AMOLED Basic میانگین deltaE در دستگاه تحت بررسی ما 3 و حداکثر آن 5.6 بود. این آمار به نسبت Galaxy S7 سال قبل اندکی بدتر بود اما در رابطه حالت‎های رنگی مختلف دیگر نیز صحبت‎هایی باید کرد.

+S8 در کل دارای 4 حالت مختلف برای انتخاب در نمایشگر خود است که هرکدام پوشش رنگی خاص خود را دارند. اگر بخواهیم از جنبه‎ی فنی به ماجرا نگاه کنیم، حالت AMOLED Cinema به ازای هر پوشش رنگی DCI-P3 بسیار دقیق است. AMOLED Photo حالتی است که زمانی کاربر انتخاب می‎کند تا جای ممکن به پوشش رنگی Adobe RGB نزدیک شود و حالت Basic Screen به سمت پوشش‎های رنگی sRGB یا Rec.709 پیش می‎رود. پوشش رنگی است که معمولا دوربین‎های دیجیتال مخصوص مصرف‎کننده، تلویزیون‎ها، لپ‎تاپ‎ها به آن توجه دارند و اگر زمان زیادی با دیگر نمایشگرها سپری می‎کنید بایستی برای شما آشنا باشد.

گرچه، حالت Adaptive display احتمالا انتخابی است که برای کارهای روزمره خود می‎خواهید. عملکرد آن در قالب تلاش برای پیدا کردن نوع محتوایی است که در حال حاضر بر روی صفحه قرار دارد و وفق دادن خود با آن است. هم‎چنین از کل محدوده‎ی پوشش رنگی عریض اضافی این پنل نمایش استفاده می‎کند و برای محیط آزاد نیز بسیار مناسب است.

در رابطه با میزان روشنایی صفحه نمایش گوشی+Galaxy S8 بایستی بگوییم استثنائی است. در تست‎ها ما به مقدار بی‎نظیر 870 نیت دست پیدا کردیم. وب‎سایت DisplayMate ادعا می‎کرد این مقدار حتی بیشتر و 1020 نیت است. سامسونگ واقعا بایستی از خود رکوردی بر جا گذاشته باشد. البته بایستی اشاره داشت این موفقیت در محیط کنترل شده‎ی بسیار دقیق به دست آورده است و برای استفاده در دنیای واقعی دست‎نیافتنی است.

در محیط واقعی اطراف ولی این مقدار به حدود 647 نیت کاهش پیدا می‎کند که باز هم عالی است. اگر به دنبال علت این تفاوت هستید بایستی بگوییم که میزان روشنایی پنل‎های اولد بستگی به درصد فضایی از نمایشگر دارد که روشن شده است. بنابراین ما امتیاز 870 نیت را از یک مستطیل بسیار کوچک سفید رنگ به دست آوردیم. 647 نیت آماری است که شما در زمان استفاده از کل نمایشگر می‎توانید انتظار آن را داشته باشید.

چون با یک پنل آمولد روبرو هستیم، کنتراست عملا بی‎نهایت است. حداقل میزان تعادل سفید نیز بسیار کم و 3.30 نیت است تا به هنگام کار با گوشی در محیط تاریک به مشکل بر نخورید.

محتویات صفحه نمایش به خوبی در محیط بیرون خوانا است و سطح انعکاس آن بسیار پایین است. طبیعتا، این قابلیت به همراه میزان روشنایی بالا باعث می‎شود با یک پنل بی‎نظیر روبرو باشیم. نمایشگر +Galaxy S8 در این بخش چیزی جز بهترین نیست. حتی از این نظر به قهرمان همیشه‎ی جدول ما یعنی نمایشگر Nokia 808 PureView نزدیک است.

قابلیت‎های ارتباطی و پشتیبانی از شبکه‎ها

جای تعجب نباید داشته باشد که سامسونگ آخرین پرچم‎دار خود را از هر نظر در بحث ارتباطات مجهز کرده است. Galaxy S8 و +S8 اولین گوشی‎هایی هستند که به لطف چیپست اسنپ‎دراگون 835 و اگزینوس 8895 خود با پشتیبانی از شبکه‎ی LTE 1 گیگابایت در ثانیه عرضه شده‎اند. شبکه‎ی LTE-A (4CA) Cat16 سرعت تئوری دانلود 1024 مگابیت در ثانیه/ آپلود 150 مگابیت ثانیه را در اختیار کاربر قرار می‎دهد. قبول داریم هر تو چیپست از نظر عملکرد بسیار شبیه به هم نیستند اما بایستی به یک شکل قادر به استفاده از شبکه‎های پرسرعت باشند. البته بایستی اشاره کنیم که اگزینوس 8895 از 5 carrier aggregation پشتیبانی می‎کند در حالی‎که این مقدار در سیستم روی چیپ کوالکام 4 عدد است.

گوشی +S8 در دو مدل تک و دوسیم وارد بازار شده است. برخلاف مدل‎های اخیر Galaxy A، تنها در این گوشی یک شیار اختصای برای سیم‎کارت با قطع نانو به همراه یک درگاه هیبریدی وجود دارد. البته با توجه به این‎که این گوشی در مدل پایه‎ی 64 گیگابایتی ارائه شده است، کمتر کاربری به ارتقاء فضای ذخیره‎سازی احتیاج پیدا می‎کند.

پشتیبانی از باند دوگانه استاندارد Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، MU-MIMO (حالت مدولاسیون با 25 درصد سرعت بالاتر انتقال داده‎ها به نسبت حالت استاندارد 256-QAM) و هم‎چنین استاندارد بلوتوث 5.0 با پشتیبانی از A2DP, LE, aptX و +ANT دیده می‎شود.

استاندارد جدید بلوتوث دو ویژگی در خود دارد، می‎تواند با دو دستگاه رادیویی را در آن واحد متصل و با هر دو همزمان انتقال داده داشته باشد. این قابلیت به شکل قابل قبولی کار می‎کند، ولی همگام شدن کامل به آسانی امکان‎پذیر نیست.

NFC نیز دیده می‎شود و بنابراین فناوری اختصاصی MST سامسونگ برای پرداخت با موبایل در بازارهای پشتیبانی کننده از آن به چشم می‎خورد. از بین حسگرهای این گوشی می‎توان به اسکنر عنبیه‎ی چشم، حسگر اثرانگشت، شتاب‎سنج، ژیروسکوپ، سنسور مجاورتی، قطب‎نما، فشارسنج، سنسور ضربان قلب و SpO2 اشاره کرد.

از نظر سرویس‎های مسیریابی هم جی‎پی‎اس، Galileo, Glonass و BeiDou به چشم می‎خورند.

همان‎طور که در بالا اشاره کردیم سامسونگ حالا رسما به استفاده از پورت یو‎اس‎بی C رو آورده است. در خصوص این دو گوشی، قابلیت‎های خاصی در رابطه با این پورت وجود دارد. این پورت ارتباط یو‎اس‎بی 3.1 را در خود دارد، یعنی سرعت نظری انتقال داده‎ها تا 10 گیگابایت در ثانیه است.

سامسونگ حالتی به اسم DisplayPort Alternate Mode را در پرچم‎دارهای جدید خود لحاظ کرده که به مدیریت این دو گوشی در هدایت یک نمایشگر با داک DeX اشاره دارد. با آن‎که داک مذکور تنها دارای خروجی HDMI است اما این پورت DisplayPort به قدری توانا است که از طریق رابط‎های مختلف، بسته به استفاده‎‎ی کاربر با انواع پورت‎های VGA, DVI و HDMI سازگاری داشته باشد.

اطلاعات رسمی قابل قبولی دیده نمی‎شود ولی براساس استانداردهای فعلی، +S8 بایستی قادر به خروجی دادن ویدئوها از طریق پورت DisplayPort 1.3 باشد. در تئوری، این امر امکان خروجی دادن ویدئوهایی حداکثر تا رزولوشن 4K در 120 هرتز یا حتی 5K در 60 هرتز و 8K در 30 هرتز را فراهم می‎کند. گرچه استاندارد رسمی یک نکته بوده و پشتیبانی در دنیای واقعی مسئله‎ی دیگری است. در عمل، کاربر بایستی برای این منظور از داک DeX استفاده کند.

سامسونگ بیشترین تلاش خود را برای استفاده از این جنبه‎های تبلیغاتی دارد اما DeX در واقع اگر از آن برای منعکس کردن نمایشگر دستگاه خود استفاده کنید، می‎تواند تنها ویدئوهایی با رزولوشن 4K خروجی دهد.

بایستی مجددا خاطرنشان کنیم که سامسونگ دو رابط کوچک در جعبه‎ی فروش این گوشی لحاظ کرده است. رابط بزرگ به کاربر اجازه می‎دهد هرگونه لوازم جانبی با پورت یو‎اس‎بی را با پورت جدید در ارتباط قرار دهید. چون +S8 از قابلیت USB Host پشتیبانی می‎کند، یک رابط قدیمی‎تر Type-A بهترین گزینه خواهد. کاربر حتی می‎تواند گوشی قدیمی خود را متصل و تمامی اطلاعات را به +Galaxy S8 انتقال دهد.

رابط میکرو یو‎اس‎بی بیشتر برای راحتی است و به کار اجازه می‎دهد از یک کابل معمولی میکرو یو‎اس‎بی یا شارژر با +S8 استفاده کنید. برخلاف رابط بزرگتر دارای قابلیت USB Host نیست.

MirrorLink قابلیت دیگری از این گوشی است.

جدا از قابلیت‎های ارتباطی سیمی، +S8 دارای اینترفیس Smart View به منظور پشتیبانی از انواع مختلف پروتکل‎های به اشتراک‎گذاری بی‎سیم صفحه‎نمایش از جمله میراکست و کروم‎کست اختصاصی گوگل است.

در نهایت رادیو اف‎ام از این گوشی حذف شده است.

باتری

جدا از اندازه، چند چیز واقعا دو گوشی Galaxy S8 و +S8 را از هم متمایز می‎کند. در حقیقت، باتری تنها تفاوت بارز مهم این دو است. برادر بزرگتر دارای یک باتری غیرقابل تعویض 3500 میلی‎آمپرساعتی بوده که به نسبت مدل معمولی گنجایش آن 500 میلی‎آمپرساعت بیشتر است. بعد از فاجعه‎ی نوت 7، سامسونگ یقینا تاکید زیادی بر بخش کنترل کیفی خود داشته تا مطمئن شود دوباره آن حادثه تکرار نشود.

+Galaxy S8 در تست معمول باتری ما امتیاز عالی 88 ساعت را به دست آورد. در واقع این آمار با انتظار ما با توجه به آمار گلکسی اس 7 اج در سال گذشته و تفاوت سخت‎افزار آن با +S8 همخوانی داشت. نمایشگر جدید هم مساحت سطحی بیشتر و هم پیکسل‎های بیشتر به نسبت نسل قبلی خود دارد و با این‎حال موفق شد در تست گردش در اینترنت توسط وای‎فای 1 ساعت و در بخش پخش ویدئو 45 دقیقه بیشتر دوام آورد.

البته بخواهیم منصف باشیم، کلیپ تحت استفاده‎ی ما نسبت تصویر 16:9 را داشت تا عملا سایر پیکسل‎های گوشی در طول تست ما خاموش باشند. جنبه‎ی زیادی از این موفقیت را می‎توان به بخش نرم‎افزاری نسبت داد. گرچه نمی‎توان به فناوری ساخت 10 نانومتری کارآمد دو چیپست اگزینوس 8895 و اسنپ‎دراگون 835 نیز اشاره نکرد.

در سوی دیگر، آمار به دست آمده برای مدت زمان مکالمه و حالت انتظار به نسبت S7 edge اندکی کمتر بودند. مورد دوم را تا حدی می‎توان با توجه به فشار بیشتر پیکسلی نسبت داد که در پس‎زمینه در حالت اجرا قرار دارد. تمامی این تست‎ها در رزولوشن +QHD اصلی گوشی صورت گرفت.

ما تست‎های خود را در رزولوشن‎های 2220 در 1080 و 1480 در 720 پیکسل نیز اجرا کردیم. تفاوت اندک به دست آمده در حد دقیقه بود و به خوبی از آن می‎توانیم به عنوان حواشی خطای تست‎هایمان یاد کنیم.

قابلیت Always On display همواره تاثیر خود را بر روی مصرف باتری می‎گذارد. سامسونگ ادعا می‎کند که به ازای هر ساعت فعال بودن آن 1 درصد از باتری بیشتر کم می‎شود که ظاهرا صحیح بوده و تاثیر زیادی بر روی آمار کلی دوام باتری می‎گذارد.

این قابلیت از زمان معرفی خود همواره به صورت بهینه‎شده بوده و به کاربر اجازه می‎دهد زمان فعال‎سازی آن را برنامه‎ریزی کند. بدون شک، تا حد زیادی مدت زمانی که گوشی از جیب بیرون قرار دارد نیز بر مصرف باتری با فعال بودن این قابلیت تاثیرگذار است. این آمار در مدل دارای چیپست اگزینوس 8895 سامسونگ به دست آمده و به نظر ما مدل دیگر این گوشی با اسنپ‎دراگون 835 نیز باید آمار مشابهی به دست دهد.

سامسونگ در بحث شارژ هم‎چنان متکی به فناوری شارژ سریع سازشی خود است. با استفاده از آن این باتری 3500 میلی‎آمپرساعتی در عرض تنها 90 دقیقه به صورت کامل شارژ شد. از فناوری Quick Charge 2.0 کوالکام نیز پشتیبانی می‎شود.

همانند با پرچم‎دار سال قبل سامسونگ، +Galaxy S8 نیز با فناوری شارژ بی‎سیم و هر دو استاندارد (WPC (Qi و PMA سازگار است. سامسونگ پد شارژ سریع بی‎سیمی به همراه این دو گوشی می‎فروشد که با سرعتی نزدیک به کابل، گوشی شما را شارژ می‎کند.

سیستم‎عامل اندروید 7.0 نوقا به همراه لانچر UX سامسونگ

+Galaxy S8 مجهز به سیستم‎عامل اندروید نوقا عرضه شده است ولی براساس روند همیشگی سامسونگ به اندازه‎‏ی کافی به همراه آن شخصی‎سازی قابلیت‎ها دیده می‎شود. لانچر جدید این شرکت Samsung UX نامیده می‎شود تا ظاهرا انتخاب اسم Grace UX با فوت نوت 7 به همراه آن دفن شده باشد.

و با آن‎که بیلدهای نوقا برای Galaxy S7 و S7 edge به‎کارگیری مجدد مستقیم طراحی رابط‎کاربری گوشی نوت 7 بود، +Galaxy +8 با رویای کاملا جدید سامسونگ و ظاهر آیکون‎ها با طراحی زیبایی همراه شده است. پیش از بررسی کامل محیط نرم‎افزاری بایستی گفت قابلیت AOD و انواع مختلف شیوه‎های از حالت قفل خارج کردن به چشم می‎خورد.

بنیاد قابلیت همیشه روشن بودن نمایشگر با نمونه‎ی مشابه خود در S7 بعد از آپدیت به اندروید نوقا فرق چندانی ندارد. تنها تنظیمات مربوط به آن به جای بخش نمایشگر در قسمت قفل صفحه‎ی نمایش و بخش امنیت منوی تنظیمات قرار گرفته است، اما یک میانبر هم در انتهای بخش نمایشگر به چشم می‎خورد.

در هر صورت، کاربر از بین مجموعه‎ای از ساعت‎های دیجیتال و آنالوگ به همراه انتخاب نمایش تقویم یا یک تصویر، می‎تواند انتخاب کند. قابلیتی که به عنوان حالتی به اسم ساعت شبانه در S7 edge دیده می‎شد حالا بخش جداگانه‎ای از AOD است، یعنی کاربر دیگر نیاز نیست به طور کامل این قابلیت را در طول روز و ساعت شبانه را در طول شب، فعال کند. در این حالت کاربر نوتیفیکیشن‎ها را دریافت نخواهد کرد ولی می‎تواند زمان فعال‎ شدن AOD را زمان‎بندی کند.

وجود آیکون دکمه‎ی هوم در AOD کاملا جدید است چون گوشی‎های اس 7 و اس 7 اج یک دکمه‎ی واقعی داشتند. وجود این دکمه بخشی از تنظیمات است و کاربر می‎تواند این آیکون را غیرفعال کند، ولی محیط اطراف مربوط به این آیکون هم‎چنان عملکرد خود را حفظ کرده و کاربر با یادآوری مکان آن می‎تواند از آن استفاده کند.

 قفل صفحه‎ی نمایش فید نوتیفیکیشن استاندارد اندروید نوقا را با امکان گروه‎بندی اعلانات و پاسخ مستقیم بدون نیاز کردن اپلیکیشن‎ها نشان می‎دهد. دو میانبر در حواشی قسمت انتهایی دیده می‎شود که به صورت پیش‎فرض دوربین و شماره‎گیر تلفن هستند ولی امکان تغییر آن‎ها به اپلیکیشن دلخواه وجود دارد.

البته ممکن است اصلا موفق به دیدن قفل صفحه‎ی نمایش نشوید، بستگی به نحوه‎ی انتخاب مدیریت فرآیند از حالت قفل خارج کردن گوشی تفاوت داشته و از این نظر مجموعه‎ی کاملی از گزینه‎ها وجود دارد. اولین گزینه حسگر اثرانگشت است اما همان‎طور که همه بایستی تا الان دانسته باشند، موقعیت این سنسور آن را در بالای لیست قرار نمی‎دهد. قابلیت شناسایی عنبیه چشم یادگار نوت 7 بوده و اگر کافی نیست سیستم شناسایی چهره نیز اضافه شده که چهره‎ی کاربر را اسکن و آن را با تصویر ذخیره شده از او مطابقت می‎دهد. امکان فعال بودن هم قابلیت اسکن چهره و هم عنبیه چشم در آن واحد وجود ندارد، گرچه حسگر اثرانگشت با هرکدام از آن‎ها استفاده خواهد شد.

از نظر تئوری، قابلیت اسکن عنبیه چشم بایستی امن‎ترین باشد، چون به عنوان مثال اثرانگشت را می‎توان از روی یک لیوان هم برداشت. عملکرد این اسکنر توسط یک دوربین ویژه به کمک یک ساطع‎کننده‎ی نور مادون قرمز است. براساس تجربه‎ی ما، به دنبال استفاده از آن زمانی که گوشی در موقعیت درستی قرار گرفته بود، به سرعت از حالت قفل خارج شد. البته این موقعیت درست اندکی سخت است ولی سامسونگ در قالب پیش‎نمایشی آن را به کاربران آموزش می‎دهد. زمانی که نور خورشید مستقیما به داخل دوبین تابانده می‎شود ممکن است این اسکنر کار نکند، اما جدا از آن ما مشکلی حتی در محیط‎های تاریک نداشتیم.

سیستم شناخت چهره از طرف دیگر سخت بتواند کاربر را راضی کند. زمانی که نوری از پشت بر روی صورت ما تابانده می‎شد، اصلا کار نکرد.

هر دو قابلیت شناخت چهره و اسکن عنبیه چشم را طوری می‎توان تنظیم کرد که به محض روشن کردن نمایشگر امکان استفاده از آن‎ها باشد. در غیر اینصورت بعد از روشن کردن صفحه گوشی کاربر بایستی یک سوایپ اضافه کند. دوباره باید گفت اگر این گزینه‎ها را فعال کنید به طور کامل نوتیفیکیشن‎ها بر روی قفل صفحه‎نمایش نشان داده نمی‎شوند.

اگر بتوانید حسگر اثرانگشت را به درستی پیدا کنید، با سریع‎ترین راه باز کردن گوشی از حالت قفل در بین روش‎های بالا مواجه می‎شوید. این سنسور از دسترس به دور است و در پشت گوشی در بالا و خارج از مرکز قرار دارد، یعنی محلی که ممکن است زمانی که کاربر سعی در استفاده از آن دارد به شکل تصادفی لنزهای دوربین را با انگشتان خود آلوده کند. این سنسور سریع‎ترین حسگر موجود نیست ولی همواره روشن بوده و نیازی به فشار دادن یا فعال‎کردنش نیست. به دنبال استفاده از این سنسور نیز قفل صفحه‎نمایش به طور کامل رد می‎شود.

گزینه‎های همیشگی سوایپ ساده برای از حالت قفل خارج کردن، بدون استفاده از هیچ حسگر بیومتریک و هم‎چنین وارد کردن رمزعبور، PIN یا الگو وجود دارد. در هر صورت به عنوان یکی از روش‎های پشتیبان برای حسگرهای بالا بایستی یکی از آن‎ها را انتخاب کنید.

به تفکر سامسونگ برای آیکون‎ها و کلیدهای ناوبری می‎رسیم. با مورد دوم شروع می‎کنیم که حال به کلیدهای نرم‎افزاری تبدیل شده‎اند و سامسونگ فکر کرده است که می‎تواند همانند با ایده‎ی گوگل در امکان تغییر ترتیب کلیدهای برگشت به عقب، هوم و آخرین اپلیکیشن‎های باز شده، گزینه‎ی مشابهی را در اختیار کاربر قرار دهد، اما نتیجه‎ی این تصمیم افتضاح است. به هرحال شما می‎توانید به شیوه‎ی سامسونگ این گزینه را حفظ کنید.

ظاهر پیش‎فرض آیکون‎ها بدون شک عالی است و طراحی‎های ساده و شفافی برای اپلیکیشن‎های از پیش نصب شده انتخاب شده تا به راحتی متمایز از یکدیگر باشند. کاربر می‎تواند ایکون اپلیکیشن‎های شخص‎ثالث را به همان شکل اپلیکیشن‎های پایه‎ی گوشی در آورد یا به همان شکل رها کند.

به صورت پیش‎‏فرض خبری از آیکون اپلیکیشن‎ها برای هدایت کاربر به کشوی اپلیکیشنی نیست. به جای آن، کاربر می‎تواند با یک سوایپ به بالا یا به پایین از هر بخشی از صفحه این بخش را باز کند. البته این نوع طراحی طبیعی‎ترین شکل ممکن نیست، در یک گوشی پیکسل گوگل، کاربر عملا می‎تواند کشوی اپلیکیشنی را از زیر داک به بالا بکشد، در حالی‎که در گوشی سامسونگ سوایپ به بالا یا پایین آن را ظاهر می‎کند.

کاربر می‎توان آیکون مربوط به کشوی اپلیکیشن را اگر دوست داشته باشد فعال کند، اما این قضیه در رفتار سوایپ بالا تغییری ایجاد نمی‎کند.

راه دیگر فعال کردن یک رابط‎کاربری یک سطحی همانند با iOS است که تمامی اپلیکیشن‎ها بر روی صفحه‎ی هوم قرار گرفته و خبری از کشوی اپلیکیشنی نیست.

سایبان نوتیفیکیشن تا حد زیادی مشابه با چیزی بوده که بعد از آپدیت به اندروید نوقا در گوشی‎های S7 و S7 edge سامسونگ دیده‎ بودیم به جز نوار جستجو که حالا این وظیفه به گفته‎ی سامسونگ برعهده‎ی بیکسبی گذاشته شده است. به دنبال مرتبه‎ی اول کشیدن این سایه‎بان به سمت پایین 6 تاگل پدیدار می‎شود، فقط آیکون‎ها بدون وجود هرگونه متنی. دومین کشیدن به سمت پایین یا استفاده از دو انگشت، لیست کاملی از تاگل‎ها به همراه متن در اختیار کاربر می‎ذارد.

شما می‎توانید از بین سه لایه‎بندی برای تاگل‎ها انتخاب کنید یا برای هر سه ردیف 3 تا 5 آیکون در نظر بگیرید، این عدد را نمی‎توان تغییر داد. کاربر می‎تواند به طور کلی 20 تاگل انتخاب کند، بنابراین اگر می‎خواهید تمامی آن‎ها را داشته باشید و لایه‎بندی 3 در 3 را انتخاب کنید، سه صفحه تاگل در اختیار خواهید داشت.

سامسونگ تاگل مربوط به تنظیم خودکار روشنایی صفحه نمایش در منوی کشویی در کنار این اسلایدر مخفی کرده است که هم‎چنین حاوی تاگلی است که مشخص می‎کند این اسلایدر به دنبال کشیدن منو به سمت پایین برای مرتبه‎ی اول ظاهر شود یا مرتبه‎ی دوم. هم‎چنین یک منطقه‎ی قرمز رنگ بر روی اسلایدر وجود دارد که گوشی توسط آن به کاربر هشدار می‎دهد سطح روشنایی صفحه‎نمایش ممکن است به چشم‎ها آسیب وارد کند، پیامی مشابه با زمانی که صدای گوشی به دنبال استفاده از هدفون در حداکثر مقدار خود است.

مدیریت نوتیفیکیشن‎ها یکی از تغییرات بزرگ در اندروید نوقا بوده و ما تصمیم سامسونگ در خصوص آن را در گوشی‎های Galaxy S7/S7 edge دیده‎ایم و در این گوشی چیزی تغییر نکرده است. دیگر شاهد کارت‎های جداگانه برای هر نوتیفیکیشن نیستیم بلکه به جای آن با فیدی از نوتیفیکیشن‎ها روبرو می‎شویم. اگر یک اپلیکیشن بیشتر از یک نوتیفیکیشن دریافت کند، آن‎ها به صورت گروهی روی هم قرار می‎گیرد تا اوضاع به عنوان مثال به شکل یک فید بی‎پایان از پیام‎های جیمیل در نیاید.

گرچه، امکان از حالت گروهی خارج کردن آن‎ها و جواب دادن به تک‎تک آن‎ها وجود دارد. کاربر هم‎چنین می‎تواند هر کارت را باز کند تا قسمتی از متن پیام را مشاهده و سپس از پنل نوتیفیکیشن بدون نیاز به باز کردن اپلیکیشن، جواب خود را ارسال کند. گوگل اسم این قابلیت را پاسخ مستقیم نوتیفیکیشن گذاشته است و منطق پشت این تصمیم اجازه به کاربر برای ساده‎سازی جریان کاری خود و صرفه‎جویی در وقت و انرژی برای باز کردن هر اپلیکیشن به صورت جداگانه است.

task switcher مشابه با چیزی است که در گوشی S7 سامسونگ مشاهد کرده‎ایم. قابلیتی به شکل یک چرخ و فلک که چند وقتی می‎شود کاربران با آن آشنا یوده و قابلیت‎های ممتاز اندروید نوقا همانند با پشتیبانی از سنجاق کردن به صفحه و حالت چند پنجره‎ای به آن اضافه شده است. اگر بخواهیم در مورد سامسونگ صادق باشیم باید بگوییم که پرچم‎دارهای این شرکت از خیلی وقت پیش (به دنبال معرفی گلکسی نوت 3) قابلیت چند پنجره‎ای را داشته‎اند و بنابراین تنها شاهد حضور آن در نسخه‎ی خام اندروید هستیم.

با این‎حال، طراحی سامسونگ به مراتب بهتر و قدرتمند از چیزی است که به عنوان مثال در یک گوشی پیکسل یا G6 ال‎جی مشاهده می‎کنید. این‎جا، شما می‎توانید به هر نسبتی خواستید پنجره‎ها را تغییر اندازه دهید، آن‎ها را جابجا کنید و حتی صفحه‎ی اپلیکیشن‎ها در بالای دو پنجره‎ای که در این حالت قرار دارند، باز شوند.

قابلیت دیگری که در اختیار کاربر قرار دارد عملا کراپ نوار باریکی از یک اپلیکیشن و حذف عناصر غیرضروری اینترفیس آن و چسباندن آن به بالا یا پایین نمایشگر است تا همواره در دید باشد.

بدون شک پنل‎های اج نیز به چشم می‎خورد. نظرات در مورد آن‎ها مختلف است همانند با “به محض خارج کردن گوشی از جعبه آن‎ها را غیرفعال کنید” یا “کاملا مفید” هستند. شما آن‎ها را با سوایپ کردن از هرکدام از گوشه‎های نمایشگر به بیرون می‎کشید، موقعیت این میانبر هم از نظر اندازه و هم ارتفاع قابل تنظیم است.

پنل‎های موجود شامل Apps edge (میانبر اپلیکیشن‎های از پیش مشخص شده)، People Edge (میانبر لیست مخاطبین تماس از پیش مشخص شده)، Tasks edge (میانبرهای مختلف به عنوان مثال گرفتن تصویر سلفی یا ایجاد یک رویداد در تقویم) و گزینه‎ی دستگاه و نگهداری (Device and maintenance) مکانی است که کاربر در آن مقدار حافظه‎داخلی، حالت‎های مختلف صرفه‎جویی در مصرف باتری و میزان رم اشغال شده را بررسی می‎کند. گزینش هوشمند (Smart select) قابلیت جدیدی است که به کاربر اجازه می‎دهد از یک بخشی از صفحه عکس بگیرد، متن را شناسایی کند یا یک تصویر را سنجاق شده در بالا حفظ کند. شما می‎توانید پنل‎های اج که نمی‎خواهید غیرفعال و سایرین را فعال کنید (از جمله دانلود پنل‎های اضافی).

دیگر شاهد بخش فیدهای اج (Edge feeds) نیستیم.

سومین و آخرین قابلیت Edge screen عبارت از Edge lighting است. این قابلیت راهی ساده‎تر و زیباتر برای متوجه‎ی نور نوتیفیکیشن شدن است. زمانی کار می‎کند که نمایشگر +Galaxy S8 رو به زمین است و از جناحین صفحه‎ی نمایش برای ایجاد یک هاله‎ی رنگین اطراف گوشی استفاده می‎کند.

سامسونگ از این قضیه آگاه است که بعضی از افراد ممکن است هم‎چنان بخواهند از این گوشی با یک دست در برخی از مواقع استفاده کنند، بنابراین حالتی به اسم کار با یک دست (One-handed mode) لحاظ کرده است. این حالت به صورت پیش‎فرض فعال نیست ولی به دنبال فعال شدن، کاربر می‎تواند از هر کدام از لبه‎هایی پایینی به صورت مورب سوایپ کند و اینترفیس کاربری به یک شکل قابل کنترلی جمع می‎شود. راه دیگر فعال کردن آن با سه بار ضربه زدن بر روی دکمه‎ی هوم است.

پوشه‎ی امن نیز قابلیتی است که برای مدت قابل توجهی در گوشی‎های سامسونگ دیده می‎شود. همان‎طور که اسم آن اشاره می‎کند یک پوشه‎ی خاص در دستگاه شما است که می‎تواند به صورت امن فایل‎ها، یادداشت‎ها و اپلیکیشن‎ها را در خود نگه دارد. قفل آن مستقل از قفل صفحه‎ی نمایش است و می‎توان آن را با اثرانگشت یا عنبیه‎ی چشم امن کرد. کاربر می‎تواند هم‎چنین دو نسخه از یک اپلیکیشن را نصب کند، یکی در دید همه و یکی در پوشه‎ی امن. امکان مخفی‎سازی این پوشه نیز وجود دارد، تا افراد فضول هرچه‎قدر می‎خواهند بگردند ولی چیز مشکوکی پیدا نکنند.

سامسونگ می‎گوید که پوشه‎ی امن نظیر داشتن یک گوشی دوم است. شما می‎توانید از این‎جا دوربین را باز و مستقیما وارد یک گالری امن شوید. لیست مخاطبین تماس امن نیز دیده می‎شود، برقرار کردن تماس با آن‎ها به صورت گزارشی در لیست تماس‎ها ثبت نمی‎شود.

گیم لانچر شیوه‎ی سامسونگ در عملکرد بهتر سامسونگ به نسبت سایر شرکت‎ها در بازی کردن با موبایل از زمان گوشی S7 است. این لانچر بازی‎های کاربر را در یک مکان قرار می‎دهد تا در کشوی شلوغ اپلیکیشنی گم نشوند.

بخش ابزار مربوط به تنظیمات بازی در حال اجرا طراحی مجددی یافته بوده اما از نظر عملکرد تا حد زیادی مشابه با سابق و باید پذیرفت که به یک شیوه‎ی به مراتب ساده‎تر است. کاربر می‎تواند در طول یک بازی نوتیفیکیشن‎ها و حساسیت لمسی اطراف لبه‎ها را و هم‎چنین منطقه‎ی حساس به فشار اطراف کلید هوم را غیرفعال کند. امکان گرفتن تصویر از بازی و ضبط آن تا کیفیت فول اچ‎دی وجود دارد.

از آن‎‏جایی‎که +S8 یک نسبت تصویر غیرمعمول دارد، این به بازی بستگی دارد که آیا نسبت تصویر 18.5:9 را برای پر کردن صفحه قبول کند یا در مرکز صفحه با نسبتا 16:9 اجرا شود. برای آن‎دسته از افرادی که به خوبی بازی نمی‎کنند، ابزار بازی سامسونگ یک حالت اجباری تمام صفحه دارد که به دنبال فعال‎سازی آن (نیاز به دوباره باز کردن بازی است) عملا یک نسخه‎ی برش خورده از بازی در اختیار کاربر قرار می‎گیرد، اما حداقل تمام صفحه را اشغال می‎کند.

عملکرد – نتایج بنچمارک‎ها

سامسونگ واقعا در بخش سخت‎افزار داخلی گوشی‎های S8 و +S8 چیزی کم نگذاشته است. با چیزی جز بهترین روبرو نیستیم، که در این مورد دو پرچم‎دار جدید این شرکت از آخرین و بهترین چیپست‎های شرکت کوالمام و خود سامسونگ یعنی اسنپ‎دراگون 835 و اگزینوس 8895 استفاده می‎کنند که هر دو براساس فناوری 10 نانومتری ساخته شده‎اند.

در حقیقت، غول کره‎ای با اختصاص دادن تمامی موجودی اولیه‎ی اسنپ‎دارگون 835 به خود خواسته است سایر رقبا در زمینه‎ی عملکرد موبایل را حذف کند و بهترین باشد. در نتیجه شاهد بودیم گوشی‎ مانند G6 ال‎جی از اسنپ‎دراگون 821 استفاده کرد و شیائومی به اجبار عرضه‎ی Mi 6 خود را به تعویض انداخت.

سامسونگ ادعا می‎کند که عملا بین دو چیپست مختلف این دو گوشی تفاوتی در بخش عملکرد نیست. هر دو چیپ روی هم رفته 8 هسته دارند که کاملا استاندارد به شمار می‎رود. کوالکام از هسته‎های سفارشی کریو 280 خود با سرعت کلاک 2.35 گیگاهرتز استفاده کرده است. در رابطه با اگزینوس 8895 این چیپست دارای 4 هسته‎ی سفارشی نسل دوم M1 “Mongoose” با سرعت کلاک 2.3 گیگاهرتز و یک کلاستر با توان مصرف پایین‎تر Cortex-A53 با 4 هسته با سرعت کلاک 1.7 گیگاهرتز است.

در بخش پردازنده‎های گرافیکی نیز تفاوت‎هایی دیده می‎شود یعنی آدرنو 540 در اسنپ‎دراگون 835 و Mali-G71 MP20 در اگزینوس 8895.

تنها براساس این اعداد، ما بایستی حق خود را مشکوک بودن به ادعای سامسونگ بدانیم. مدل تحت بررسی ما چیپست اگزینوس دارد. این مدل برای بازار بین‎المللی، مدل دیگر برای بازار آمریکا است، به همراه 4 گیگابایت رم و 64 گیگابایت حافظه‎داخلی عرضه شده است.

ما به دنبال دست‎یابی به مدل دیگر نیز و تفاوت نتایج بنچمارک‎ها واقعا تفاوت عملکرد بارزی بین این دو گوشی مشاهد کردیم که اصلا هم کم نیست.

از نظر بنچمارک GeekBench چیپست اگزینوس 8895 بهتر بوده گرچه اختلاف این دو کم است. بنچمارک قدیمی‎تر GeekBench 3 رای به برتری هسته‎ی 2.35 گیگاهرتزی کریو 280 به نسبت نسل دوم هسته‎های 2.3 گیگاهرتزی Mongoose در تست‎های تک رشته‎ای پردازنده می‎دهد. این امر می‎تواند تا حدی به علت سرعت کلاک بالاتر باشد، اما از نظر ما شرایط محک‎زدن و بنچمارک‎های جدیدتر موارد دیگری را نیز در نظر می‎گیرند. این قضیه کاملا طبیعی است چون هم بخش نرم‎افزاری و هم سخت‎افزاری پیشرفت پیدا می‎کند و نمی‎توانیم در شرایط تست و وظایف مشابه یک عملکرد را همواره در تست‎های قدیم و جدید به دست آوریم.

همین قضیه در بنچمارک ترکیبی AnTuTu دیده می‎شود. AnTuTu 5 به اسنپ‎دراگون 835 امتیازی اندکی بیشتر می‎دهد در حالی‎که AnTuTu 6 اگزینوس 8895 را برنده اعلام می‎کند. چون AnTuTu یک بنچمارک ترکیبی است که تست‎های GPU هم لحاظ می‎کند، نسخه‎ی جدیدتر با توجه به استفاده از شیوه‎های جدیدتر محک زدن و APIهای تازه‎ گرافیکی، بایستی تفاوت داشته باشد.

در بخش گرافیک بین پردازنده‎های گرافیکی تفاوت بارزتری دیده می‎شود. در تست‎های GFXBench در بخش onscreen، تست‎هایی که گفته می‎شود برای کاربر نهایی اهمیت بیشتری دارد، برتری Mali-G71 GPU به واسطه‎ی ایجاد 1 تا 6 فریم بیشتر است. Basemark X و Basemark ES 3.1 برتری بخش گرافیکی چیپست اگزینوس را حتی به شکل ساده‎تر و شفاف‎تری نشان می‎دهند.

برای رقبای این دو گوشی در بنچمارک‎ها، ما تعدادی از پرچم‎دارهای قدیمی‎تر این شرکت همانند با S7 edge و Note 5 را در نظر گرفتیم. ما حتی با وجود فوت نوت 7 آن را لحاظ کردیم و +S6 edge را نیز به خاطر وجود چیپ‎های اگزینوس 7420 در جدول مقایسه قرار دادیم. برای نشان‎دادن بهتر ماجرا حتی برخی از مدل‎های رده‎متوسط عالی سامسونگ مانند (Galaxy A7 (2017 و C9 Pro به رقابت وارد شدند.

دیگر رقبا با توجه به بهترین‎های هر شرکت انتخاب شده‎اند. گرچه جدا از گوشی Xperia XZ Premium، انتخاب از بین گوشی‎های دیگر با توجه به نوع چیپست بسیار سخت بود. گوشی‎هایی که باید در این بنچمارک‎ها مقایسه می‎شدند چیپست‎ اسنپ‎دراگون 821 (LG G6، HTC U Ultra، Pixel XL, Xiaomi Mi Note 2, Mi Mix, Mi 5s Plus)، چیپست Kirin 960 هوآوی (Mate 9, P10 Plus, Honor 8 Pro) داشتند و ما حتی چند رقیب مجهز به اسنپ‎دراگون 820 (LG V20, Sony XZs, ZTE Axon 7) را نیز لحاظ کردیم. از طرف دیگر، اختلاف در اندازه‎ی نمایشگر و رزولوشن و هم‎چنین قیمت بسیار شدید است.

شروع بنچمارک‎ها با GeekBench 4 است. ما می‎توانیم مشاهده کنیم که هسته‎ی جدید نسل دوم M1 “Mongoose” به خوبی در راس هم‎طراز با هسته‎های Cortex-A73 چیپست Kirin 960 هوآوی قرار می‎گیرند و تنها هسته‎های شخصی اپل همانند با گذشته بهترین هستند. گرچه، در تست عملکرد چند هسته اگزینوس 8895 با یک اختلاف حدودا 200 امتیازی به نسبت رتبه‎ی دوم درخشان ظاهر می‎شود.

به تست‎های ترکیبی‎تر می‎رسیم، Basemark OS II و تست جدیدتر OS 2.0 هردو به خوبی داستان مشابهی را بیان می‎کنند. +Galaxy S8 به خوبی در بالا دیده می‎شود و آیفون 7 پلاس رتبه‎ی اول را به خود اختصاص داده است.

AnTuTu 6 اما اندکی اوضاع را به نفع پرچم‎دار سامسونگ تغییر می‎دهد.

به بنچمارک‎های گرافیک می‎رسیم. Mali-G71 MP20 بدون شک یک پردازنده‎ی گرافیکی واقعا توانمند موبایل است. قدرت این پردازنده به نحوی است که تجربه‎ی بازی در حد بازی‎های کنسولی را به گوشی‎های موبایل می‎آورد.

به هنگام بررسی این GPU بایستی چند نکته را در نظر گرفت. بدون شک مهم‎ترین آن‎ها رزولوشن صفحه است. نسبت تصویر جدید فوق‎العاده عرضه به معنای وجود 576 هزار پیکسل بیشتر به نسبت رزولوشن QHD است که این GPU بایستی رندر کند.

موضوع دیگر نیز پشتیبانی صحیح از این رزولوشن در بین طراحان بازی است. در حال حاضر، سامسونگ مجبور شده است در بین موتورهای بازی نقش مرد واسطه را داشته باشد و نسبت تصویر جدید نمایشگرهای جدید آن هر دو امکان تغییر رزولوشن، برش دادن تصویر برای جا دادن در طول و عرض این نمایشگر را دارند. راه‎حل دوم اغلب اوقات می‎تواند منجر به خطاهای گرافیکی شود.

گرچه، این قضیه آن‎قدر هم بد نیست. حتی امروزه، بسیاری از بازی‎های مهم به صورت بومی از این نسبت تصویر عریض‎تر پشتیبانی می‎کنند. سایر بازی‎ها بدون مشکلی تصویر را کراپ و خود را وفق می‎دهند. ما با رضایت و خوشحالی بایستی گزارش دهیم که در هر بازی که تست کردیم با هیچ‎گونه مشکلی روبرو نشدیم. بدترین مشکلاتی که با آن روبرو شدیم اندکی کلیدهای کنترلی برش خورده در لبه‎های دور اینترفیس بازی و چند فلاش اضافه در بازی به هنگام لود شدن آن بود.

در رابطه با عملکرد بخش گرافیک +Galaxy S8 در تست‎های Onscreen کاملا قابل درک است که رزولوشن جدید تاثیر خود را می‎گذارد. البته بایستی خاطرنشان کنیم نتایج این تست‎ها با عملکرد در دنیای واقعی متفاوت است و هر بازی قابل قبول مدرنی قادر به وفق دادن خود از نظر کیفیت یا جزئیات با نمایشگر هر گوشی است تا عملکرد شایسته‎ی آن را تضمین کند.

+Galaxy S8 برای بازی واقعا دستگاه عالی است و تا چندین سال این نوع عملکرد را ضمانت می‎کند. امتیازهای به دست آمده در زیر به خودی خود قدرت آن را نشان می‎دهند.

با در نظر گرفتن تمامی موارد بالا و به عنوان جمع‎بندی بایستی بگوییم تنها مشکلی که با گوشی +S8 سامسونگ در حال استفاده از آن به عنوان یک پلت‎فرم بازی داشتیم در رابطه با مسائل ارگونومی بود تا عملکرد. سامسونگ به دنبال حذف حواشی نمایشگر، یک مساحت نسبتا محدود در اختیار کاربر برای چا دادن  انگشتان در زمان گرفتن گوشی به صورت افقی قرار داده است. به منظور رفع این مشکل، سیستم‎عامل در حین بازی حساسیت لمس لبه‎ها را به شکل ویژه‎ای از بین می‎برد.

اگر کاربر بتواند در انجام وظایف روزانه‎ی خود به خوبی و با کمال راحتی این گوشی را در دست بگیرد قادر به انجام هر کاری با آن با توجه به قدرت خام عملکرد +S8 است.

تلفن و اسپیکر

گوشی +Samsung Galaxy S8 در قالب یک مدل تک سیم (همانند با دستگاه تحت اختیار ما) موجود است ولی مدل دیگری با پشتیبانی از دو سیم‎کارت با یک درگاه هیبریدی نیز به چشم می‎خورد.

بخش گزارش تماس و دفترچه تلفن هم‎چنان در یک اینترفیس ترکیبی دیده می‎شود و حال به آن‎ها زبانه‎ی سومی به اسم Places نیز اضافه شده است. آن را می‎توان همانند با دفترچه تلفن شماره‎ی خدمات محلی دانست که دسته‎بندی شده‎اند تا کاربر بتواند بدون استفاده از مرورگر و اپلیکیشن گوگل مپس به آن‎ها دسترسی داشته باشد. البته نیاز به مشخص‎سازی موقعیت شما وجود دارد. شماره‎گیر را می‎توان از هر زبانه با آهسته ضربه‎زدن برروی دکمه‎ی سبز رنگ در گوشه‎ی پایین سمت راست فرا خواند.

حالت Do Not Disturb را می‎توان طبق یک جدول زمانی به صورت خودکار فعال کرد. در زمان فعال بودن آن، تنها نوتیفیکیشن‎هایی که اولویت داده شده‎اند می‎توانند دریافت شوند و کاربر این “اولویت” را مشخص خواهد کرد، این انتخاب هر چیزی می‎تواند باشد از تماس افراد خاص گرفته تا یادآورهایی برای اپلیکیشن‎های مهم.

گوشی +Samsung Galaxy S8 دارای یک اسپیکر در انتهای گوشی بوده که چند وقتی در پرچم‎دارهای سامسونگ تغییری نکرده است. این اسپیکر در تست بلندگوی ما امتیازی متوسط و برابر با نوت 5 به دست آورد ولی به نسبت دو گوشی نسل قبلی و نوت 7 در جایگاه پایین‎تری قرار گرفت.

وارد کردن متن

گوشی +Galaxy S8 از کیبورد سامسونگ استفاده می‎کند که انتخاب سامسونگ از خیلی وقت پیش برای کاربران بوده است. این صفحه‎کلید مملو از قابلیت است، یک ردیف اختصاصی از اعداد به همراه یک ردیف در بالا برای کلماتی که پیشنهاد می‎شوند، به چشم می‎خورد و هر کلید دارای حروف اضافی است (با یک فشار طولانی می‎توان به آن‎ها دسترسی داشت).

اگر کیبورد از نظر شما ارتفاع بیش از حد زیادی دارد، می‎توانید اندازه‎ی آن را کاهش دهید (یا بالا ببرید اگر کلیدهای بزرگتری می‎خواهید). باید اشاره کرد کلید اسپیس کاملا کوتاه است.

ابزار اضافی که در بحث تایپ دیده می‎شود شامل سوایپ‎کردن برای وارد کردن متن، My Hot Keys (اصطلاحات از پیش تعیین شده‎ای که می‎توان با یک فشار طولانی بر روی یک کلید عددی آن‎ها را تایپ کرد) و دیکته کردن متن توسط صدا می‎شود.

سایر اپلیکیشن‎ها

شرکت سامسونگ در این گوشی هوشمند به طور پیشفرض پوشه‌ای به نام  Microsoft App (برنامه‌های مایکروسافت) را قرار داده است که با گشودن آن شاهد قرار گیری یکسری از برنامه‌های کاربردی شرکت مایکروسافت هستیم. اپلیکیشن‌های ورد، اکسل، پاور پوینت، وان‎درایو و اسکایپ از آن جمله می‌باشند.

علاوه بر تمامی این موارد گوشی مزبور دارای برنامه مرورگر مخصوص به شرکت سامسونگ است که از سرویس Samsung Pass و قابلیت Web sign in استفاده می‎کند، یک مدیر رمز عبور که با عنبیه‎ی چشم یا اثرانگشت شما ایمن شده است. به دنبال استفاده از این قابلیت لاگین در وب‎سایت‎های مختلف همانند با عملیات از حالت قفل خارج کردن گوشی خواهد بود.

اپلیکیشن S Health به Samsun Health تغییر نام داده ولی عملکرد خود را حفظ کرده است. این اپ می‎تواند به طور کامل از حسگرهای ضربان قلب و اکسیژن خون استفاده کند. از طرفی این برنامه می‌تواند میزان پیاده‎روی و همچنین دویدن و دوچرخه‌سواری کاربر را دنبال کرده و آنها را محاسبه نماید. از طرفی امکان درج میزان مصرف غذاها و دیگر موارد مشابه به صورت دستی در این برنامه وجود دارد.

نه تنها از پنل اج بلکه از بخش تنظیمات می‎توان به Device maintenance دسترسی داشت. به‎هرحال اما قابلیت‎ها مشابه بوده و به مصرف باتری، فضای ذخیره‎سازی، رم و امنیت دستگاه رسیدگی می‎شود. ز طرفی این برنامه در اختیار شما ابزاری قرار می‎دهد تا بررسی کنید کدام اپلیکیشن‎ها بیشتر باتری یا رم مصرف می‎کنند و فایل‎های غیرضروری را پاک کنید. دکمه‎هایی برای انجام هرکدام از این کارها وجود دارد ولی دکمه‎ی بزرگ Optimize now قادر به انجام تمامی آن‎ها است.

بخش مدیریت باتری دارای دو حالت برای صرفه‎جویی در مصرف باتری است، متوسط و حداکثر. در حالت متوسط (Medium) رزولوشن نمایشگر و سرعت پردازنده محدود، روشنایی صفحه کاهش و حالت AOD و مصرف از شبکه در پس‎زمینه خاموش می‎شود. حالت حداکثر (Maximum) با شدت بیشتری با این قضایا برخورد می‎کند، پس زمینه‎ی گوشی را به رنگ سیاه در آورده و اکثر قابلیت‎های این گوشی‎هوشمند را غیرفعال می‎کند تا حتی در زمانی که مقدار شارژ باتری بسیار کم است، چند ساعت بیشتر دوام آورد.

اپلیکیشن پیشفرض مدیریت فایل‎های موجود در این گوشی نیز برنامه My Files است. اپلیکیشن گوگل‎درایو و سرویس Samsung Cloud در آن ادغام شده است. امکان ZIP کردن پوشه‌ها وجود داشته و البته با استفاده از این قابلیت‌ می‌توانید به سادگی فایل‌های بسیار زیادی را به صورت یک فایل درآورده و به اشتراک ‎بگذارید و هم‎چنین امکان انجام چندین کار با هم بر روی فایل‎ها وجود دارد.

در نهایت، به Galaxy Apps می‎رسیم که به عنوان فروشگاه اختصاصی اپلیکیشن‌ها و برنامه‌های شرکت سامسونگ تلقی می‌شود. در بخش Galaxy Essentials این اپلیکیشن می‌توانید ابزار‌های بسیار مفیدی را پیدا کنید (همانند Kids Mode) اما برای خرید کلی از فروشگاه و حتی دانلود ساده و راحت اپلیکیشن‌ها شاید بهتر باشد به برنامه بسیار باارزش و کارآمدتر گوگل‎پلی نیز سری بزنید.

اپلیکیشن گالری

اپلیکیشن گالری سامسونگ چند وقتی است تمرکز بر قابلیت Stories داشته است. Stories آلبوم‎های به اشتراک‎ گذاشته شده‎ی تعاملی هستند یعنی دوستان شما می‎توانند تصاویر خود از یک مراسم مشترک را به آن اضافه کرده یا به دنبال مشخص کردن یک موضوع (به عنوان مثال غروب آفتاب) این کار صورت گیرد.

چندین ابزار ویرایش تصویر نیز دیده می‎شود از برش زدن ساده‎ی تصویر گرفته تا ایجاد تصاویر ترکیبی تا یک ادیتور تواناتر (که از امکان اصلاح عکس، افکت‎ها و نوشتن طرحی بر روی تصویر پشتیبانی می‎کند).

اپلیکیشن پلی‎ موزیک گوگل برای پخش موزیک

اپلیکیشن پلی‎ موزیک گوگل پلیر پیش‎فرض گوشی +Galaxy S8 است. این اپ می‎تواند فایل‎های موجود در گوشی شما را پخش و هم‎چنین به استریم موزیک از فضای ابری بپردازد و قابلیت‎های پیشرفته‎ی صوتی سامسونگ در آن لحاظ شده است.

این قابلیت‎ها شامل ابزار SoundAlive می‎شود که یک رابط کاربری بسیار مبتکرانه برای تنظیم اکولایزر دارد. کاربران مبتدی می‎توانند از پیش تنظیمات و دو صفحه‎ی مدرج ساده‎ی موجود استفاده کنند و برای کاربران پیشرفته‎تر یک اکولایزر 9 باند دستی به چشم می‎خورد.

Adapt Sound حتی ساده‎تر است. این ابزار اکولایزر را براساس قدرت شنوایی شما و هدفون‎ها با پخش چندین فرکانس و پرسش مواردی که می‎شنوید، تنظیم می‎کند. از طرف دیگر با استفاده از قابلیت  Smart Volume، بلندی صدای موزیک‌های مختلفی که از منابع گوناگون پخش‌ می‌شوند به طور خودکار قابل تطبیق و تنظیم خواهد بود.

این اپ دارای قابلیت UHQ نیز به منظور افزایش رزولوشن اصوات بوده و در کنار آن قابلیت‎های دیگری همانند با Surround sound emulation  و Tube Amp Pro simulator دیده می‎شوند.

ویدئو پلیر

اپلیکیشن ویدئو پلیر پیشفرضی بر روی این گوشی نصب نشده است و اپلیکیشن گالری به پخش ویدئوها می‎پردازد. مانند موزیک پلیر کاربر می‎تواند اپلیکیشن همیشگی تاچ‎ویز برای پخش ویدئو را از گلکسی‎اپ استور تهیه کند (اپلیکیشن Video Editor نیز در آن‎جا دیده می‎شود). حتی اگر اپ گالری را برای انجام این کار قبول ندارید اما به طور کامل از زیرنویس پشتیبانی می‎کند و قابلیت‎های پیشرفته‎ای برای تغییر ظاهر خود دارد.

با توجه به نسبت تصویر عجیب نمایشگر که با هیچ نسب استاندارد ویدئویی مطابقت ندارد، گزینه‎ای برای مشاهده‎ی ویدئوها در نسبت‎های اصلی خود (اغلب اوقات ویدئوهای با نسبت تصویر 16:9 با خطوط مشکی در طرفین، یا در نسبت فیلم 21:9 با خطوط مشکی در بالا و پایین دیده می‎شوند، ظاهر خواهند شد)، یا برش یک نسبت 18.5:9 (مجددا صفحه‎نمایش را پر کرده و قسمتی از فریم از دست می‎آورد ولی نسبت‎های ابتدایی حفظ می‎شود). پشتیبانی در قالب نمایش به صورت پنجره‎ای کوچک نیز پشتیبانی می‎شود که کاربر می‎تواند این پنجره را به حالت نیشگون گرفت تغییر اندازه دهد و خبری از دستگیره‎های مربوطه برای این کار نیست.

شما می‎توانید پلیرهای ویدئویی شخص ثالثی را دانلود کنید و آن‎ها نیز می‎توانند از قابلیت Video enhancer بهره ببرند، برای فعال کردن آن نیازی به انجام کاری نیست. ما اپلیکیشن‎های VLC, MX و BS Player را محک زدیم و تمامی آن‎ها به درستی شناخته شدند.

خروجی صدای بی‎نظیر

گوشی +Galaxy S8 در زمان اتصال به یک آمپلی‎فایر فعال خارجی خروجی صدای کاملا شفافی دارد که با توجه به ممتاز بودن این گوشی جای تعجب اصلا ندارد. حجم بلندی صدا بالاتر از متوسط بوده و امتیاز عالی به دست آورده می‎شود.

در زمان اتصال یک جفت هدفون استاندارد شفافیت صدا خیلی کم تحت تاثیر قرار گرفت که امتیاز مثبت دیگری برای این گوشی محسوب می‎شود. از نظر بلندی صدا نمی‎توان آن را بهترین گوشی‎هوشمند دانست اما بار دیگر یک پرچم‎دار سامسونگ عملکرد بسیار عالی از خود برجا گذاشت.

فناوری پیکسل دوتایی حتی باهوش‎تر شده است

 دوربین محک زده شده‎ی 12 مگاپیکسلی دارای فناوری پیکسل دوتایی سامسونگ بوده و در نسل دیگری از پرچم‎دارهای این شرکت به کار گرفته شده است. این غول کره‎ای آن را ارزشمند دانسته و هرگونه استفاده از سیستم دوربین دوگانه‎ی پر زرق و برق را یک سال دیگر به تعویق انداخته است. شاید گوشی نوت 8 این شرکت اولین گوشی گلکسی محسوب شود که مجهز به این سیستم در چند ماه آینده به بازار آید.

البته این تنها یک فرضیه است. در رابطه با گوشی‎های S8 و +S8 بعد از مدتی کار با آن‎ها باید با اطمینان بگوییم سامسونگ دلیلی نداشته است از تصمیم خود مبنی بر استفاده‎ی مجدد از دوربین فو‎ق‎العاده عالی گلکسی اس 7 صرف‎نظر کند. اما روی کاغذ این‎طور به نظر می‎رسد که هیچ‎چیزی تغییر نکرده است. از دیدگاه سخت‎افزاری چنین چیزی دقیقا درست است. با همان دوربین دارای نسبت کانونی f/1.7، لنزهای معادل 26 میلی‎متری، فناوری فوکوس خودکار تشخیص فازی، OIS و تک فلاش ال‎ای‎دی روبرو هستیم.

اما چیزی که تغییر کرده است پردازش تصویر است. +S8 دارای چندین حقه‎ی جدید است که در گزارش تغییرات دوربین برای نشان دادن “عملکرد بهتر دوربین” قید نشده‎اند. در واقع اگر بخواهیم روراست باشیم، سامسونگ در تبلیغ‎های خود به بهبود کیفیت دوربین خود اندکی توجه نداشته و تنها به مواردی مانند “پردازش بهتر تصویر” و “عکاسی با عملکرد بهتر در شرایط نوری کم” اشاره کرده است.

بزرگترین تغییر به نظر ما اضافه شدن یک حالت انباشتگی هوشمند تصویر است. سامسونگ چند مرتبه به صورت خلاصه به این قضیه اشاره کرده است ولی یقینا اکثر نمونه‎های گرفته شده در محیط با نور کم می‎توانند اهمیت آن را نشان دهند. این قابلیت رسما “پردازش چند فریمی تصویر” نامیده می‎شود و مشابه با حالت عکاسی +HDR در گوشی Pixel XL گوگل بوده که به خاطر قدرت دوربین خود بسیار مورد تحسین قرار گرفته است.

اما دوربین سامسونگ برخلاف محصول گوگل نیاز به یک تاگل ندارد و به شکل بی‎نقصی در پس‎زمینه عملکرد خود را نشان می‎دهد. هدف این است که به جای گرفتن یک تصویر، گوشی هر زمان که کاربر دکمه‎ی شاتر را فشار دهد چندین تصویر در آن واحد از سوژه بگیرد. +S8 در واقع به گرفتن تصویر ادامه می‎دهد و سپس 10 تصویر آخر را زمانی که شاتر را فشار دهید انتخاب می‎کند، ولی واقعا ما از فرآیندی که در پس زمینه انجام می‎شود به شکل دقیقی اطلاع نداریم.

تصور ما این است که این دستگاه این تصاویر را با هم ترکیب می‎کند و سعی می‎کند بیشترین سطح جزئیات را حفظ و تصویری تا جای ممکن شفاف و شارپ تولید کند. معمولا این کار شامل مقایسه‎ی پیکسل به پیکسل به منظور جداسازی پارازیت و سایر مصنوعات ناخواسته‎ی تصویر می‎شود و تمامی این‎ کارها در پس زمینه در حین عکاسی صورت می‎گیرد.

اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، زمانی که دکمه‎ی شاتر را سریعا فشار می‎دهید، گاهی اوقات متوجه‎ی یک تاخیر اندک بین تصاویر گرفته شده می‎شوید.

اینترفیس اپلیکیشن دوربین تقریبا مشابه با قبل است اما چندین عامل کنترلی به آن به بخش‎های مختلف اضافه شده است. همه چیز لایه‎بندی مرتبی دارد اما می‎توانیم نسبت به چند قضیه شاکی باشیم.

ابتدا رابط کاربری اختصاصی برای ضبط ویدئو وجود ندارد. این قضیه واقعا برای اکثر موارد در دنیای واقعی نبایستی مشکل خاصی باشید ولی قاب‎بندی دقیق بدون مشاهده‎ی درست نمایاب قبل از شروع ضبط فیلم بسیار مشکل‎تر است. مسئله‎ی دیگری که زیاد نسبت به آن راضی نبودیم این است که سامسونگ احساس کرده که بایستی یک میانبر اختصاصی به شکل همیشگی بر روی نمایاب برای افکت‎های جدید خود قرار دهد.

در کل 4 دسته در این‎جا دیده می‎شود. دو گروه اول فیلترها را در خود دارند که ظاهرا براساس استفاده‎ی مناسب برای تصاویر سلفی یا غیر سلفی تقسیم شده‎اند. البته کاربر می‎تواند از هر افکت برای هر تصویری که فکر می‎کند لازم است استفاده و حتی افکت‎های بیشتری را نیز می‎تواند دانلود کند.

سپس مهرها دیده می‎شوند. تمامی آن‎ها سیاه و سفید هستند و از تایپوگرافی جالبی استفاده می‎کنند. هم‎چنین دارای عوامل کنترلی راحتی برای جابجایی، تغییر اندازه و حتی چرخاندن هستند. در واقع، بایستی جالب بودن آن را تایید کنیم. تنها مشکل این است که کاربر نمی‎تواند بیشتر از یکی از آن‎ها را فعال کند. در واقع نمی‎توان هرکدام از افکت‎ها را در این خصوص با هم ترکیب کرد یا مطابقت داد. شاید در یک به‎روزرسانی در آینده به این قضیه رسیدگی شود.

دسته‎ی دیگر به افکت‎های پویا اختصاص داده شده است. آن‎ها برای نشان دادن عملکرد خود از قابلیت‎های شناخت چهره و دنبال کردن سوژه در عکس استفاده می‎کنند. یقینا استفاده از آن‎ها بیشتر برای تصاویر سلفی مفید است اما کاربر می‎تواند به مانند سایر افکت‎ها در سه دسته‎ی دیگر، برای دوربین اصلی نیز از آن‎ها استفاده کند.

هم‎چنین یک آیکون کوچک دیگر در رابط کاربری دوربین به چشم می‎خورد (درست زیر آیکون کلاه خرسی). این آیکون باعث باز شدن چند افکت بیشتر می‎شود که مناسب تصاویر سلفی و تصاویر پرتره هستند. دوربین اصلی تنها امکان اصلاح رنگ پوست را دارد. گرچه، یک سوایپ سریع به بالا و پایین برای فعال کردن دوربین جلوی 8 مگاپیکسلی و باز کردن منو چند گزینه‎ی دیگر در اختیار کاربر می‎گذارد. از بین آن‎ها می‎توان به افکت‎های بزرگ کردن چشم‎ها یا لاغر کردن چهره اشاره کرد که نیازی به توضیح ندارند. هم‎چنین یک افکت Spotlight دیده می‎شود که به کاربر اجازه می‎دهد تاباندن نور توسط Spotlight (نورافکن) از سمت چپ یا راست او شبیه‎سازی شود. تمامی این موارد دارای اسلایدرهای مربوط به خود هستند تا شدت آن‎ها تنظیم شود. هم‎چنین یک تاگل اصلاح خودکار شکل برای هموار کردن خطوط عجیب بر روی صورت‎ها به چشم می‎خورد.

+S8 دارای چندین حالت بیشتر عکاسی است. تمامی آن‎ها به خوبی نیازی به توضیح ندارند. حالت فوکوس گزینشی چند تصویر گرفته و به کاربر اجازه می‎دهد افکت را بعد از آن تنظیم کند. ما هم‎چنین حالت virtual shot را محک زدیم اما نتیجه چندان جالب نبود. نتیجه‎ی نهایی بیشتر یک ویدئو است تا تصویر.

از طرف دیگر، حالت عکاسی به صورت حرفه‎ای واقعا‎ بی‎نظیر است. انواع مختلف قابلیت‎های کنترلی در اختیار کاربر قرار دارد از جمله: ISO، تعادل سفید، سرعت شاتر، میزان نوردهی و حتی گزینه‎هایی برای فوکوس دستی. هرچی اراده کنید در این بخش حاضر است.

کیفیت تصاویر

در اکثر موارد، دوربین گوشی +Galaxy S8 به خوبی دوربین Galaxy S7 edge است. این گفته کاملا یک تعریف بوده چون فناوری پیکسل دوتایی خود را کم یا بیش به عنوان سریع‎ترین فوکوس خودکار در این صنعت ثابت کرده است.

+S8 می‎تواند تصاویر ثابتی با حداکثر 4032 در 3024 پیکسل با دوربین 12 مگاپیکسلی خود بگیرد. نسبت تصویر بومی برای این سنسور 4:3 است. البته، امکان عکاسی با نسبت تصویر 16:9 نیز وجود دارد ولی در واقع پیشنهاد نمی‎شود. در واقع بدون به توجه به هر کیفیت یا رزولوشنی که انتخاب کنید راهی برای ضبط ویدئو با نسبت تصویر جدید 18.5:9 وجود ندارد.

فرمت پیش‎فرض ذخیره‎ی تصاویر JPG است اما به همراه هر تصویری که در حالت عکاسی به صورت حرفه‎ای گرفته می‎شود یک گزینه‎ی بی‎دردسر برای ذخیره‎ی تصاویر به فرمت RAW نیز وجود دارد. هم‎چنین تاگل‎هایی برای دنبال کردن فوکوس و اصلاح خودکار شکل در منوی تنظیمات به چشم می‎خورد.

چند گزینه برای باز کردن سریع دوربین و کنترل صوتی دوربین نیز وجود دارد. دکمه‎ی دوربین شناور مورد جدیدی است که به این گوشی اضافه شده است. این دکمه کاملا ساده بوده و فقط یک دکمه‎ی شاتر ثانویه است که کاربر می‎تواند به اطراف کشیده و آن را آزادانه بر روی اینترفیس دوربین رها کند. وجود آن می‎تواند در موقعیت‎های سخت که سعی دارید با یک دست عکس بگیرید، بسیار مفید باشد.

تصاویر گرفته شده در روز روشن واقعا هیچ فرقی با تصاویر دوربین گلکسی اس 7 اج نداشته و تمامی تصاویر سطح کافی از جزئیات به همراه دامنه دینامیک عالی دارند. رنگ‎ها نیز به خوبی به نظر می‎آیند. علاوه بر این، همانند با سنت همیشگی سامسونگ، تصاویر زیاد شارپ شده‎اند که برای بسیاری از کاربران واقعا دلنشین است.

حالت عکاسی HDR در این گوشی ترجیحا به صورت مهار شده است. HDR را می‎توان در سه حالت خاموش، فعال یا خودکار قرار دارد. حالت خودکار به نظر می‎رسد عملکرد خوبی در شناسایی مکانی که باید این افکت به کار گرفته شود دارد. گرچه بایستی اشاره کنیم اکثر مواردی که با فعال بودن یا نبودن حالت HDR گرفتیم کاملا مشابه به نظر می‎آمدند.

دوربین این گوشی واقعا عالی است، ولی همین انتظار را می‎توانید از دو گوشی S7 و S7 اج داشته باشید که به مراتب قیمت پایین‎تری دارند. گرچه زمانی که نور محیط کم می‎شود، عملکرد درخشان پرچم‎دار جدید سامسونگ ظاهر می‎شود. زمانی که الگوریتم انباشتگی تصویر که به آن اشاره کردیم قدرت خود را نشان می‎دهد.

البته الگوریتم کاهش پارازیت هم‎چنان نمایان است ولی سطح قابل شگفت‎انگیزی از جزئیات دیده می‎شود و تمامی بخش‎های تصویر به شکل کاملی شارپ شده‎اند. تصاویر گرفته شده در زیر با دوربین گلکسی اس 7 اج مقایسه شده‎اند.

+S8 تصاویر سراسرنمایی با جزئیات عالی می‎گیرد. شارپ بودن تصویر نیز عالی است.

هم‎چنین قابلیتی به اسم motion panorama دیده می‎شود که به دنبال حرکت دادن گوشی در هنگام گرفتن تصاویر سراسرنما، ویدئو ضبط می‎کند. مفهوم جالبی که زمانی که مستقیما بر روی گوشی مشاهده شود، عالی کار می‎کند. گرچه تمامی داده‎های ویدئو در فرمت JPG خود تصویر سراسرنما ذخیره می‎شود. به دنبال این قضیه با افزایش شدید حجم فایل و هم‎چنین مشکلات سازگاری با بسیاری از اپلیکیشن‎های مشاهده‎ی تصویر در کامپیوتر روبرو می‎شویم.

دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی

ممکن است دوربین اصلی با نسل قبلی مشابه باشد اما این قضیه در مورد دوربین سلفی صدق پیدا نمی‎کند. دوربین کاملا جدیدی که رزولوشن آن به 8 مگاپیکسل و نسبت کانونی f/1.7، فناوری فوکوس خودکار و حالت Auto HDR آپگرید شده است. دوربین جلو هم‎چنین بخش مجزایی برای انتخاب حالات عکاسی دارد. ما متوجه شدیم که دکمه‎ی دانلود برای حالت‎های بیشتر عکاسی و video collage که در گلکسی S7 وجود داشتند از +S8 حذف شدند.

در رابطه با رزولوشن تصاویر بایستی گفت که تصاویر سلفی با نسبت تصویر 4:3 و ویدئوها با رزولوشن QHD یا 1440 پیکسل گرفته می‎شوند.

نمونه تصاویری که ما گرفتیم هم در محیط کار و هم در محیط بیرون واقعا خوب بودند. جزئیات اصلا کم نیست و شارپ نبودن تصاویر حتی نزدیک به لبه‎های تصویر به چشم نمی‎خورد. کیفیت یقینا قابل قیاس با نمونه تصاویر گرفته شده با دوربین اصلی گلکسی S4 سامسونگ است. البته بایستی توجه داشته باشید دوربین سلفی به شکل متوسطی رنگ پوست را از همان ابتدا اصلاح می‎کند. بنابراین شاید بهتر است این قابلیت را براساس سلیقه‎ی خود تنظیم کنید.

در رابطه با افکت‎ها، همان‎طور که اشاره کردیم سامسونگ به منظور زیباتر کردن دنیای عکاسی سلفی با دوربین +S8 چندین افکت در اختیار کاربر گذاشته است که البته به پیشنهاد ما و براساس نمونه تصاویر گرفته شده در زیر، زیاد توصیه نمی‎شوند.

Spotlight یکی از عجیب‎ترین افکت‎ها است. کاربر بر روی منابع نوری مصنوعی که به سمت چپ و راست او تابانده می‎شوند کنترل دارد. افکت چشم‎های بزرگ و اصلاح شکل به نظر ما کاملا ظریف بودند. از طرف دیگر لاغر کردن صورت عملکرد عالی داشت.

علاوه بر تمامی این موارد عکاسی در حالت Wide Selfie دیده می‎شود که عادت به نحوه‎ی استفاده از آن کمی زمان می‎برد اما نتایج نهایی به دست آمده دقیقا براساس چیزی بوده که سامسونگ تبلیغ کرده است.

از طرف دیگر حالت عکاسی به صورت فوکوس انتخابی اغلب اوقات ممکن بود کار نکند. چون خبری از یک دوربین ثانویه‎ی سلفی در کنار آن وجود ندارد، بخش نرم‎افزاری در تعیین عمق صحنه‎ی مواجه شده با آن، تنها است. این افکت به طور کلی رضایت‎بخش است اما اگر در سطح پیکسلی مقایسه کنیم نقص‎های زیادی سریعا مشخص می‎شود.

در پایان ما نمونه تصاویری در شرایط نوری کمتر از حالت ایده‎الگرفتیم. نمونه تصاویر گرفته شده به نظر ما واقعا بی‎نظیر هستند.

دوربین ویدئو

+Galaxy S8 قادر به ضبط ویدئوهای 4K با نرخ 30 فریم بر ثانیه است تا به نسبت نسل قبلی خود تغییری نکرده باشد. ویدئوها به فرمت MPEG-4 AVC با بیت‎ریتی اندکی بیشتر از 48 مگابیت در ثانیه و کیفیت صدای استریوی 48 کیلوهرتز ضبط می‎شوند. استفاده از یک کدک تصویری پیشرفته‎تر همانند با HEVC می‎توانست اندازه‎ی فایل ویدئو را کم کند ولی یوتیوب یقینا از آن پشتیبانی نمی‎کند.

پشتیبانی از ضبط ویدئوها با کیفیت فول اچ‎دی و نرخ 60 فریم بر ثانیه نیز وجود دارد. بیت‎ریت این ویدئوها در حدود 28 مگابیت در ثانیه است تا همه چیز بر روی کاغذ عالی به نظر آید. قبل از این‎که نمونه‎ها را بررسی کنیم بایستی بگوییم هر دو حالت مذکور برای ضبط ویدئو در هر مرتبه کلیپ‎هایی با محدودیت 10 دقیقه خواهند گرفت. حداقل در نمونه‎ی تحت بررسی ما این‎چنین بود که جای تعجب دارد چون S7 edge چنین محدودیتی نداشت. واقعا امیدواریم این مشکل دائمی نباشد.

از آن‎جایی‎که فناوری پردازش چند فریمی تصویر که در بخش ثبت تصاویر ثابت از آن صحبت کردیم عملکرد خاصی در بخش ضبط ویدئو ندارد، طبیعتا به سختی به نسبت سری گوشی‎های S7 شاهد بهتر شدن کیفیت ویدئوها هستیم.

بخواهیم منصف باشیم، +S8 حال قابلیت EIS را در اختیار تمامی رزولوشن‎ها تا حتی 4K می‎گذارد. در S7 edge این فناوری تنها محدود به ویدئوهای 1080p بود. قابلیت رفع لرزش اپتیکال تصویر در هر دو گوشی دیده می‎شود ولی از همان ابتدا نیز برای امکان ضبط ویدئو نبوده است.

ویدئوهای گرفته شده با کیفیت 4k غنی از جزئیات هستند، کاربر می‎تواند فریم‎ها را استخراج کند و تقریبا آن‎ها را به شکل یک تصویر 8 مگاپیکسلی در آورد. جالب است که با وجود تمایل دوربین این گوشی در بیش از حد اشباع‎سازی تصاویر ثابت و اندکی اغراق در رنگ‎ها، پردازش ویدئوها به نظر می‎رسد به شکل راحت‎تر و طبیعی‎تر صورت گرفته باشد. مجددا بایستی اشاره کرد تمامی این‎ها به سلیقه‎ی شخصی افراد وجود دارد ولی به نظر ما تفاوت بارزی بین آن‎ها دیده می‎شود.

کیفیت ویدئوهای 1080p را بایستی در حد یک پرچم‎دار بدانیم، گرچه یک افزایش بارز در پارازیت به نسبت ویدئوهای 2160p دیده می‎شود. ما باید با خوشحالی گزارش دهیم که پرش فوکوس در حالت ضبط ویدئوها با نرخ 60 فریم بر ثانیه که در S7 edge یک مشکل به شمار می‎رفت، به چشم نمی‎خورد.

ویدئوهای گرفته شده در شب نیز سطح نسبتا قابل قبولی از جزئیات هم در ویدئوهای اولترا اچ‎دی و هم فول اچ‎دی داشتند.

نمونه‎ها ویدئوها را می‎توانید از لینک‎های زیر دانلود کنید:

4K at 30fps (11s, 68MB), 1080p at 60fps (10s, 36MB), 1080p at 30fps (11s, 23MB), 4K at 30fps at dusk (10s, 60MB), 1080p at 30fps at dusk (10s, 22MB), 4K at 30fps low light (11s, 68MB), 1080p at 30fps low light (13s, 28MB).

بیکسبی، دستیاری برای تمامی کارها

دستیار هوشمند جدید سامسونگ رسما در این گوشی به کار گرفته شده است و قسمتی از تجربه‎ی کامل کار با گوشی‎های Galaxy S8 و +S8 به شمار می‎رود. با توجه به جنبه‎های تبلیغاتی زیاد سامسونگ، یقینا اطلاعات زیادی در خصوص بیکسبی شنیده‎اید، حتی اگر قصد خرید پرچم‎دارهای جدید این شرکت را نداشته باشید.

بدون شک ما تمام تلاش بخش روابط عمومی سامسونگ را در رابطه با بالا بردن هیجان حول این محصول درک می‎کنیم. یقینا بیکسبی یک ویژگی کامل است و به مراتب بهتر از پلت‎فرم قدیمی S Voice این شرکت به شمار می‎رود. سامسونگ دوست دارد بیکسلی به عنوان قابلیتی همیشگی حفظ و به کار گرفته شود، همانند با یک پیشخدمت دیجیتالی که هرچیزی را می‎بینید، هر چیزی را می‎شوند و می‎تواند در هر جنبه از زندگی روزمره به کاربر کمک کند.

این غول کره‎ای بدون شک توانسته اکثر اهداف خود را در رابطه با بیکسبی را اجرایی کند. کاربر تقریبا از هر بخشی می‎تواند بیکسبی را فرا بخواند و اگر قسمتی از رابط‎کاربری وجود داشته باشد که میانبری به این هوش‎مصنوعی در اختیار کاربر نمی‎گذارد، سامسونگ کلید اختصاصی بیکسبی را برای همین منظور طراحی کرده است. این کلید به خودی خود، سطح ارتباطی که سامسونگ در حال حاضر در اختیار این پلت‎فرم گذاشته است را نشان می‎دهد. رویای این شرکت برای آینده شامل یک خانه‎ی هوشمند بی‎نقص می‎شود که تمامی وسایل خانگی و لوازم الکترونیکی با قرار گرفتن بیکسبی در مرکز قادر به ارتباط با کاربر خواهند بود.

اما حتی پیش‎بینی سامسونگ در خوش‎بینانه‎ترین حالت حداقل سه سال بعد تحقق این رویا به واقعیت را می‎بیند. سوال اصلی این است، بیکسبی در حال حاضر بعد از خارج کردن گوشی زیبای +Galaxy S8 از جعبه چه کاری می‎تواند برای شما انجام دهد؟

همین ابتدا بایستی اشاره کنیم، سامسونگ از نوپا بودن این پلت‎فرم آگاه است و در واقع قصد تحمیل کردن آن به کاربر را ندارد. در وضعیت فعلی، خاموش کردن بیکسلی و نادیده گرفتن آن به طور کامل بسیار ساده است.

در واقع، کاربران غیر کره‎ای پرچم‎دارهای جدید سامسونگ دستیار هوشمند بیکسلی را به هنگام عرضه این گوشی در اختیار ندارند و باید برای اضافه شدن زبان انگلیسی به طور کامل اندکی بیشتر صبر کنند.

ساده‎ترین راه برای درک بیکسبی نگاه به تک‎تک جزئیات شکل‎دهنده‎ی آن است. در ابتدا بخش هوم دیده می‎شود که از بسیاری جهات مشابه با تجربه‎ی قدیمی‎تر Google Now است یعنی یک اینترفیس اختصاصی با فیدی که موضوعات روز را براساس نیاز کاربر نشان می‎دهد. این بخش را یا با سه بار آهسته زدن بر روی دکمه‎ی بیکسبی یا سوایپ از لبه‎ی سمت چپ صفحه به سمت راست می‎توان فرا خواند.

صفحه هوم بیکسلی یقینا در ظاهر ساده است اما در واقع در بخش‎های زیرین امکان شخصی‎سازی کاملی در اختیار کاربر گذاشته شده است. به عنوان مثال، کارت‎ها را می‎توان مخفی، به بالای صفحه سنجاق یا خاموش کرد. فراتر از این گزینه‎ای برای دوباره مرتب کردن آن‎ها دیده نمی‎شود، ولی سامسونگ تاگلی را قرار داده که در توضیح آن آمده “سرویس‎های شخصی‎سازی شده و تعاملی سامسونگ برای Hello Bixby” که این پلت‎فرم و بنابراین کارت‎ها را سبب می‎شود از موقعیت کاربر در گوشی و هم‎چنین زمینه‎ی فعالیت او باخبر شوند.

در رابطه با خود کارت‎ها بایستی گفت که در واقع نشان‎گری برای برخی از اپلیکیشن‎هایی هستند که بر روی گوشی نصب شده‎اند. سامسونگ یک API برای فعال‎سازی نمایش محتوا از توسعه‎دهندگان شخص‎ثالث فراهم کرده است. در همین مراحل اولیه‎ی عمر بیکسبی، چندین اپلیکیشن شاخص وجود دارند که می‎توانند به این طریق با بیکسلی ارتباط برقرار کنند مانند اسپاتیفای، توییتر، Foursquare و Uber.

هم‎چنین بایستی اشاره کنیم که بیسکبی می‎تواند کارت‎ها را بر روی قفل صفحه‎ی نمایش نیز قرار دهد. البته، تمامی این موارد به این بستگی دارد کاربر اجازه‎ی انجام این کار را بدهد یا خیر.

ویژگی یادآور بخش جالبی از بیکسلی است. این ویزگی در واقع یک اپلیکیشن تقویم و نگه‎دارنده‎ی لیست بوده که در یک اپ ادغام شده است. اما نکته‎ی مهم آگاه بودن این قابلیت نیز از موقعیت و زمینه‎ی فعالیت کاربر است.

به دنبال فعال‎سازی این قابلیت، به شکل یک اپلیکیشن مجزا در می‎آید. داخل این اپ، کاربر می‎تواند به شیوه‎ی قدیمی محتوا قرار دهد.

گرچه، یادآور در لیست به اشتراک‎گذاری کاربر نیز ظاهر می‎شود تا او بتواند یک صفحه‎ی وب، تصویر، یک گفتگو یا حتی یک فایل ویدئویی را با این اپ به اشتراک‎گذاشته و مبتنی بر آن یک یادآور ایجاد کند. زمانی که شرایط مکانی و زمانی برای یادآور فراهم شود، کاربر می‎تواند به سمت محتویات مورد نظر هدایت شود. این قابلیت حتی آن قسمت از آهنگ یا ویدئویی که دیگر به شنیدن یا مشاهده‎ی آن ادامه نداده‎اید را به یاد می‎آورد.

قابلیت رویای بیکسبی (Bixby Vision) برداشتی جالب از چیزی است که در چند سال اخیر یکی از اهداف بزرگ مشتاقان واقعیت افزوده و هوش‎مصنوعی بوده است. اگر Google Goggles را در گذشته امتحان کرده باشید، این مفهوم بایستی برای شما آشنا باشد یعنی دوربین خود را به سمت یک شیء بگیرید تا آن را شناسایی و مشخصات و اطلاعات مربوط به آن را در اختیار شما بگذارد.

این گفته همانند با یک هدف نهایی ساده به نظر می‎آید، ولی اعمال درگیر در آن فوق‎العاده پیچیده و مدیریت آن‎ها مشکل است. سامسونگ در واقع به یک شکل نسبتا پیشرفته در این قضیه پا پیش گذاشته است. بیکسبی به شکل بالقوه می‎تواند اشیاء را در یکی از دسته‎های زیر شناسایی کند: خرید، مکان‎ها، متن، شراب، تصویر و کد QR. همان‎طور که می‎توانید تصور کنید، در برخی زمینه‎ها خوب و در برخی دیگر ممکن است بد عمل کرده و برخی از دسته‎ها به نسبت سایرین بهتر عمل می‎کنند.

زمانی که قابلیت رویای بیکسبی چیزی که فکر می‎کند می‎تواند بشناسد را شناسایی می‎کند، به شما پیشنهاداتی مبنی بر این می‎دهد که در کدام دسته آن را می‎تواند قرار دهد. بیکسبی سپس ادامه‎ی راه را بر عهده‎ی کاربر می‎گذارد. فرآید کشف اغلب اوقات به برش زدن بیش از حدی از تصویر سوژه منتهی می‎شود، بنابراین کاربر برای تنظیم پنجره‎ها برای کسب بهترین نتایج بایستی وقت بگذارد.

جستجوی تصویر نسبتا ساده است و به طور کلی به دنبال مطابقت رنگ و اشکال، الگوها و ساختارها به صورت عمومی می‎پردازد. متن و QR نیز به خوبی کار می‎کنند، همان چیزی که یک فرد در سال 2017 انتظار دارد. جستجو برای لینک‎های خرید به مراتب سخت‎تر است و نتایج تست‎های ما پراکنده بود.

در سراسر بخش‎های  رابط‎کاربری میانبرهایی برای قابلیت رویای بیکسبی وجود دارد. طبیعتا کاربر می‎تواند آن را از صفحه‎ی هوم بیکسبی یا دوربین آن را فعال کند اما گزینه‎هایی برای در اختیار گذاشتن تصویر از قسمت گالری یا وب برای تحلیل نیز به چشم می‎خورد.

در نهایت، هر هوش‎مصنوعی قابل احترامی نیاز به صدا دارد. گرچه، سامسونگ ظاهرا در تلاش برای انجام چنین کاری است. نمونه‎ی تحت آزمایش ما به طور کلی چنین قابلیتی را نداشت و این قضیه در رابطه با دستگاه‎های عرضه شده خارج از بازار کره‎جنوبی نیز صدق پیدا می‎کند. در مراسم معرفی این گوشی، حضار می‎توانستند صدای بیکسبی را در قالب یک صدای ترجیحا رباتیک و نه چندان ظریف زنانه بشنوند، اما از نظر ما سامسونگ این انتخاب را حفظ نمی‎کند.

داک DeX

بهره‎مندی از یک تجربه‎ی کامل در محیط دسکتاپ به لطف دستگاه موبایل کاربر و یک داک مفهوم جدیدی نیست. این روزها، اکثر افراد آن را با پلت‎فرم جاه‎طلبانه‎ی کانتینیوم مایکروسافت ارتباط می‎دهند. با این‎حال، موارد دیگری نیز وجود دارند. در حقیقت، طرفداران سامسونگ ممکن است به یاد آورند این شرکت در حال حاضر در برخی از گوشی‎های قدیمی‎تر خود دارای حالت‎های داک بوده و داک‎های خاصی برای آن‎ها ارائه داده است.

هدف داک DeX این است که تمامی تلاش‎های قبلی به سطح جدید ارتقاء داده شود. به هرحال این قابلیت یقینا موضوع بسیار مهمی در تبلیغات سامسونگ بوده است که کاربر نهایی با آن آشنا شود و در مقایسه با نمونه‎های قبلی قرار گیرد. با این‎حال، جدا از مباحث بازاریابی، سوال اصلی بار دیگر این است، DeX در حال حاضر چه کاری می‎تواند برای کاربر بکند و آیا همان جایگزین واقعی دستگاه‎های رومیزی است که مسافران زیادی منتظر آن بوده‎اند؟

متاسفانه، جواب کوتاه به این سوال شاید نه است. ما این جواب را بررسی می‎کنیم ولی نمی‎توانیم تصویر کنیم افراد کامپیوترهای شخصی خود را بی‎خیال شوند. در نتیجه‎ی این صحبت بایستی گفت که DeX هنوز برای کامل شدن زمان زیادی باید طی کند.

با خود این داک شروع و نمی‎توانیم آن را با داک هوشمند جهانی از دوران گلکسی نوت 2 مقایسه نکنیم. از نظر طراحی، بدون شک بهبودهایی دیده می‎شود، مکانیسم بست گردان و ظاهر زیبای گرد آن به خوبی با ظاهر بی‎همتای گوشی‎های Galaxy S8 و +S8 جور در می‎آید.

از نظر سخت‎افزاری نیز پیشرفت‎هایی صورت گرفته است. بارزترین آن‎ها این است که سامسونگ از پورت جدید یو‎اس‎بی Type-C بر روی گوشی استفاده کرده است تا در اختیار یک لینک DisplayPort از طریق پورت HDMI 2.0 روی داک Dex توانایی خروجی دادن محتوایی با رزولوشن 4K قرار گیرد. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، داک مولتی‎مدیای قدیمی‎تر تنها محدود به رزولوشن فول اچ‎دی‎ بود.

گرچه، همان‎طور که اشاره شد، رابط‎کاربری DeX سامسونگ تنها به 1080p محدود است. کاربر اگر بخواهد صفحه‎ی گوشی خود را منعکس کند می‎تواند تنها از یک فید 4K بهره ببرد. قبول داریم، هم‎چنان در بحث استفاده از فایل‎های مولتی‎مدیا بد نیست.

ولی حتی اگر بخواهیم مشکل اندکی مایوس‎کننده‎ی رزولوشن را در نظر نگیریم، جنبه‎های دیگری از DeX نیز هستند که براساس استانداردهای ما با قیمت 150 دلاری آن هماهنگی ندارند. به عنوان مثال، جفت پورت یو‎اس‎بی تنها استاندارد یو‎اس‎بی 2.0 هستند. قبول داریم اکثر کاربر آن‎ها به اتصال کردن یک کیبورد و موس ختم می‎شود ولی استفاده از بلوتوث برای این اتصالات راه بسیار ساده‎تری بوده و بنابراین چرا از استاندارد یو‎اس‎بی 3.0 استفاده نشده است تا به دنبال آن انتقال داده‎ها به فلش یا هارد سریع‎تر صورت گیرد. (از پورت یو‎اس‎بی Type-C روی Dex تنها برای تحویل توان مصرفی بوده و بنابراین استفاده از آن برای انتقال داده‎ها تنها با وجود یک سیستم هاب یو‎اس‎بی پیچیده امکان‎پذیر است.)

جدا از محدودیت‎های سرعت، ما تعدادی لوازم‎جانبی با فرکانس 2.4 گیگاهرتز را به DeX وصل کردیم که یکی از آن‎ها دانگل‎های جهانی لاجیتک بود که بدون مشکل کار کرد. از طرف پورت اترنت روی این داک محدود به 100 مگابیت در ثانیه است تا نتوان کارکرد آن را نیز برای آینده تضمین کرد.

برای این‎که ارزیابی سخت‎افزاری این داک را به پایان برسانیم بایستی به فن داخلی آن اشاره کنیم که جزو قابلیت‎های خوب اضافه شده به ساختار DeX است. وجود فناوری شارژ بی‎سیم نیز میتوانست خوب باشد، اما بدون توجه به شباهت‎های ظاهری این داک با گوشی‎های جدید سامسونگ، DeX تنها می‎تواند این دستگاه‎ها را به شیوه‎ی قدیمی و با کابل شارژ کند.

در رابطه با تجربه‎ی واقعی نرم‎‏افزاری با DeX، چند جنبه‎ی حداقل شگفت‎انگیز در خصوص آن وجود دارد که البته با چندین عیب آزاردهنده و محدودیت ترکیب شده است.

ورود و خروج به DeX واقعا به شکل بی‎نقص و روانی صورت می‎گیرد. کاربر به سادگی گوشی خود را روی داک قرار می‎دهد و در عرض چند ثانیه، محیط دسکتاپ ظاهر می‎شود، بدون نیاز به ری‎استارت کردن یا زمان طولانی لودن شدن. DeX هم‎چنین اکثر اوقات آخرین اپلیکیشن‎های استفاده شده را در اختیار شما قرار می‎دهد. احتمال کمی وجود دارد که برخی از اپلیکیشن‎های فعال زمانی که گوشی را از حالت قفل خارج می‎کنید بسته شوند، ولی این قضیه به همراه فلاش‎های ظاهرا ترسناک نمایشگر و پردازش و تغییر رزولوشن‎هایی که بایستی رخ دهد، طبیعی است.

همین ابتدا بایستی اشاره کنیم که زمانی که گوشی در حالت DeX قرار دارد به طور کامل عملکرد خود را به عنوان یک ابزار ارتباطی ادامه می‎دهد. کاربر به لیست مخاطبین تماس و شماره‎گیر دسترسی دارد و هم‎چنان می‎توان تماس‎ برقرار یا دریافت کند.

کاربر هم‎چنین تمامی نوتیفیکیشن‎های خود را به صورت کاملات مرتب شده در اینترفیس‎های مربوط به خود بر روی نوار وظیفه مشاهده خواهد کرد. همین قضیه در رابطه با تاگل‎های سریع صدق پیدا می‎کند. نوتیفیکیشن‎های قابل اجرا نیز کار می‎کنند تا به عنوان مثال کاربر بتواند به پیام‎ها پاسخ بدهد. ما اپلیکیشن‎های اسکایپ، مسنجر فیس‎بوک و Hangouts را محک زدیم و همگی بدون مشکل کار کردند.

DeX را می‎توان یک لانچر اندرویدی شبه دسکتاپی دانست که در حالت ویندوزی از اندروید نوقا حداکثر استفاده را می‎کند. به همین دلیل، می‎توانید انتظار داشته باشید که اکثر اپلیکیشن‎های اندرویدی شما در این حالت کار کنند. البته، مقداری مشکلات سازگاری کم یا بیش دیده می‎شود و سامسونگ کد اندروید را تا درجه‎ای از عملکرد پیچیده تغییر داده است اما در اکثر اوقات، DeX از روش‎های استاندارد گوگل در مقیاس‎بندی اینترفیس استفاده می‎کند.

گرچه، برخی از اپلیکیشن‎ها هم‎چنان در حالت فعلی خود نیز رفتار عجیبی نشان می‎دهند. برخی به طور کامل از تغییر اندازه‎ی اینترفیس خود اجتناب می‎کنند. به عنوان مثال، ما متوجه شدیم برخی از بازی‎ها که در گوشی در حالت باز قرار داشتند، قبل از نمایش به طور معمولی بر روی DeX بایستی به صورت دستی باز و بسته شوند.

اما در واقع هدف از DeX برای بازی نبوده است. بلکه یقینا هدف بالا بردن مباحث بهره‎وری بوده و اکثر اوقات، در این بخش سامسونگ موفقیت را به دست آورده است. تمامی اپلیکیشن‎های پیش‎فرض بر روی Galaxy S8+ به شکل بی‎نقصی در DeX تغییر اندازه می‎دهند و کار می‎کنند و سامسونگ حتی لیستی از اپلیکیشن‎های شخص ثالث که برای یک تجربه‎ی بی‎نقص دسکتاپی تست شده‎اند را تهیه کرده است.

و حتی خود اینترفیس به نحوی مجهز شده است که یک تجربه‎ی رضایت‎بخش دسکتاپی در اختیار کاربر بگذارد، در حالی‎که لایه‎های اندروید خود را مخفی کند. در سمت چپ، کشوی اپلیکیشنی به شکلی طراحی شده تا یک منوی استارت را نشان دهد، همین قضیه در رابطه با task switcher و لیست اپلیکیشن‎های فعال پس از آن صدق پیدا می‎کند. نوار وظیفه در سمت راست می‎تواند با وجود نوتیفیکیشن‎ها اندکی شلوغ شود، اما سامسونگ در آن‎جا نیز یک اینترفیس جمع و جور شبه دسکتاپی لحاظ کرده است.

به طور کلی، DeX تمامی قابلیت‎ها برای ایجاد یک رابط‎کاربری دسکتاپی مدرن را دارد. اگر جزو کاربران روزانه‎ی سیستم‎عامل مک یا ویندوز 10 هستید، DeX کاری می‎کند که حس غریبی نداشته باشید.

نکته‎ی دیگری که نمی‎توانیم به آن اشاره نکنیم این است که سامسونگ چندین تصمیم آزاردهنده در خصوص استفاده از اسناد آفیس بر روی +Galaxy S8 و DeX گرفته است. با آن‎که ورد و اکسل مایکروسافت بخشی از بسته‎ی اپلیکیشن‎های پیش‎فرض این گوشی هستند و به شکل بی‎نظیری در رابط‎کاربری DeX با تغییر اندازه روبرو می‎شوند، ولی واقعا امکان استفاده از آن‎ها بر روی یک مانیتور وجود ندارد.

برای ایجاد، ویرایش یا ذخیره‎سازی یک فایل جدید یعنی در حقیقت هر کاری جدا از باز و مشاهده کردن، به داشتن اشتراک Office 365 نیاز است. ما علت را درک می‎کنیم که احتمال مسئله‎ی مجوزدهی بوده و مایکروسافت و نه سامسونگ، مقصر است. گرچه، کاربر می‎تواند آزادانه تمامی اسنادی را که می‎خواهد به دنبال از حالت داک خارج کردن +S8 ویرایش و ایجاد کند. البته بایستی اشاره داشت اهالی ردموند 100 گیگابایت فضای ذخیره‎سازی رایگان در اختیار کاربران سامسونگ قرار داده‎اند.

با توجه به تمامی موارد اشاره شده در بالا بایستی بگوییم ما واقعا پتانسیل DeX را درک می‎کنیم. سامسونگ با برخی از شرکت‎های بزرگ در بحث مجازی‎سازی همانند با Citrix، آمازون و VMWare همکاری داشته است تا راه‎حل‎های تجاری مبتنی بر فضای ابری جالبی ایجاد کند که در حال حاضر در دسترس کاربر قرار دارند. اما فراتر از چند بازار بسیار خاص، DeX بیشتر شبیه به گجت جالبی است که هر چند وقت یک‎بار کاربر با آن مشغول می‎شود، به عبارت دیگر یک خودنمایی فناوری به شمار می‎رود. اگر این گفته‎ها به مقداری کافی است که 150 دلار بیشتر هزینه کردن به نسبت گوشی را توجیح کند، تجربیات بسیار جالبی در اختیار کاربر قرار داده می‎شود. در هر صورت، شما می‎توانید در بحث استفاده از این قابلیت خود تصمیم بگیرید، چون از نظر ما هم‎چنان آن انقلاب فضای کاری که انتظار می‎کشیده‎ایم، نیست.

جمع‎بندی

واقعا تیم طراحی گوشی +Galaxy S8 سامسونگ وظیفه‎ی طولانی و بسیار مهمی برعهده داشته‎اند که اصلا دوست نداریم جای آن‎ها باشیم. نه تنها آن‎ها بایستی دلیل کافی برای آپگرید سری قبلی گوشی‎های S در یک بازار روز به روز رقابتی‎تر به وجود می‎آوردند، بلکه بایستی خلاء نبود نوت 7 در سری محصولات سامسونگ را نیز برطرف می‎کردند.

انجام چنین وظیفه‎ای یقینا با ریسک‎های زیادی همراه بوده است. رهایی از دکمه‎ی هوم یقینا برخلاف سنت نسل قبلی است، در حالی‎که موقعیت جدید حسگر اثرانگشت یقینا باعث ناراحتی بسیاری از افراد خواهد شد و نسبت عجیب تصویر 18.5:9 نیز مورد علاقه‎ی کاربران همیشگی یوتیوب قرار نمی‎گیرد.

 اما، قبل از درست کردن یک املت بایستی چند تخم‎مرغ شکسته شوند و محصول نهایی سامسونگ به نظر می‎رسد ارزش این قربانی‎ کردن‎ها را داشته است. گوشی گلکسی +S8 یک قطعه‎ی فناوری زیبا با نمایشگر infinity آن است و هر تعداد خطوط مشکی نمی‎تواند از این ارزش بکاهد.

دوربین را به سختی می‎توان برای عکاسی در شرایط نوری خوب یا ضبط ویدئو، آپگرید خاصی به نسبت دوربین گلکسی اس 7 در نظر گرفت، اما فناوری جدید انباشتگی تصویر سامسونگ باعث تقویت نقطه‎ ضعف این دوربین یعنی عکاسی در محیط تاریک می‎شود. دوربین جلو نیز به خوبی به‎روزرسانی شده تا مشتاقان دنیای عکاسی سلفی از آپگرید آن خوشحال باشند.

چیپست سریع‎ترین انتخاب موجود در بازار است و بخش نرم‎افزاری به نسبت گذشته بهترین شده است. با آن‎که ظرفیت باتری به نسبت galaxy s7 edge افزایش نداشته اما مدت زمان دوام آن در بحث گردش در وب و تماشای ویدئو بهتر شده است.

 

پیشنهاد ویژه : سرور HP
پیشنهاد ویژه : تعمیر کامپیوتر تهران
پیشنهاد ویژه : ترجمه رسمی آلمانی

پیشنهاد ویژه

خرید بلیط هواپیما فلای تودی

پیشنهاد ویژه

لیست کامل و نرخ لحظه ای ارزهای دیجیتال